نور معرفت

سفارش آخر امام حسن مجتبی(ع) از زبان آیت الله مجتبی تهرانی

سفارش آخر امام حسن مجتبی(ع) از زبان آیت الله مجتبی تهرانی

به گزارش نور معرفت، امام حسن(ع) به جناده فرمود: برای سفر آخرت که در پیش داری خویش را آماده ساز، و توشه این سفر را پیش از آن که زمان کوچ کردن در رسد و آهنگ رحیل بنوازند مهیا کن.



به گزارش نور معرفت به نقل از مهر، امروز به روایتی سالروز شهادت امام حسن (ع) است. آیت الله مجتبی تهرانی از شاگردان امام خمینی (ره) و از اساتید اخلاق و علمای بزرگ حوزه علمیه تهران بود، ایشان در تنظیم رساله عملیه امام خمینی و انتشار چندین اثر دیگر از ایشان مشارکت داشتند.
آیت الله تهرانی در سخنرانی و روضه خود به بیان آخرین نصایح و سفارشات امام حسن مجتبی (ع) پرداخته اند که متن و صوت آن تقدیم نگاهتان می شود.
در آن ساعتهای آخر از حیات حضرت امام حسن ضد السّلام جنادة خدمت آن حضرت رسید و تقاضای نصیحت و موعظه نمود، در حالیکه رنگ آن حضرت زرد شده و حالش منقلب و دیگر رمقی ندارد و زهر تمام بدن او را گرفته بود. مجلسی رضوان اللَه ضد نقل می کند در «بحار الانوار» از کتاب «کفایةُ الأثر فی النّصوص علی الائمّة الإثنَی عشر» که جنادة بن أبی امیه اظهار داشت: من وارد شدم بر حضرت حسن بن علیّ بن أبی طالب ضد السّلام در همان مرضی که با آن وفات نمود، و در مقابل آن حضرت طشتی بود که در آن خون قِی می نمود و کبد آن حضرت قطعه قطعه از سمّی که معاویه لعنَهُ اللَه خورانیده بود خارج می شد؛ و عرض کردم: ای مولای من! چرا خویش را معالجه نمی کنید؟ حضرت فرمود: ای بنده خدا! مرگ را به چه علاج کنم ؟ گفتم: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ﴾.
ثُمَّ الْتَفَتَ إلَیَّ فَقَالَ: وَ اللَه لَقَدْ عَهِدَ إلَینَا رَسُولُ اللَه صَلَّی اللَه عَلَیهِ وَ ءَالِهِ إنَّ هَذَا الامْرَ یمْلِکهُ إثْنَا عَشَرَ إمَامًا مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ، مَا مِنَّا إلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ. ثُمَّ رُفِعَتِ الطَّسْتُ وَ بَکی صَلَوَاتُ اللَه عَلَیهِ وَ ءَالِهِ.
«سپس روی به من نموده فرمود: سوگند به خدا که رسول خدا صلّی اللَه ضد و آله و سلّم از ما پیمان گرفته و وصیت نموده است که این امر ولایت و خلافت عامّه را پس از او، دوازده امام از اولاد علیّ و فاطمه عهده دار خواهند بود؛ و هیچکس از ما نیست مگر آن که مسموم یا مقتول گردد.
در این وقت طشت را از نزد آن حضرت برداشتند و آن حضرت بگریست ». قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: عِظْنِی یا بْنَ رَسُولِ اللَه!
قَالَ: نَعَمِ، اسْتَعِدَّ لِسَفَرِک وَ حَصِّلْ زَادَک قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِک. وَ اعْلَمْ أَنَّک تَطْلُبُ الدُّنْیا وَ الْمَوْتُ یطْلُبُک، وَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ یوْمِک الَّذِی لَمْ یأْتِ عَلَی یوْمِک الَّذِی أَنْتَ فِیهِ. وَ اعْلَمْ أَنَّک لَا تَکسِبُ مِنَ الْمَالِ شَیئًا فَوْقَ قُوتِک إلَّا کنْتَ فِیهِ خَازِنًا لِغَیرِک. وَ اعْلَمْ أَنَّ فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِی حَرَامِهَا عِقَابٌ وَ فِی الشُّبُهَاتِ عِتَابٌ؛ فَأَنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزِلَةِ الْمِیتَةِ، خُذْ مِنْهَا مَا یکفِیک فَإنْ کانَ ذَلِک حَلَالًا کنْتَ قَدْ زَهِدْتَ فِیهَا، وَ إنْ کانَ حَرَامًا لَمْ یکنْ فِیهِ وِزْرٌ، فَأَخَذْتَ کمَا أَخَذْتَ مِنَ الْمِیتَةِ، وَ إنْ کانَ الْعِتَابُ فَإنَّ الْعِتَابَ یسِیرٌ.
«عرض کردم: مرا نصیحت و اندرزی کن ای پسر رسول خدا!
فرمود: بلی، برای سفری که در پیش داری خویش را آماده ساز، و توشه این سفر را پیش از آن که زمان کوچ کردن در رسد و آهنگ رحیل بنوازند مهیا کن.
و بدان که تو به دنبال دنیا می روی و طلب آنرا می کنی در حالیکه مرگ تو را تعقیب نموده و طلب تو را می نماید. و همّ و اندوه و اندیشه و تفکر روزی را که هنوز نیامده است بار مکن بر روزی که آمده و تو در آن هستی.
و بدان که تو از اموال دنیا هیچ چیزی را زیادی از قوت خودت کسب نمی کنی مگر آن که در آن چیز خازن و نگهدار برای غیر خودت بوده ای!
و بدان که در آن چه از اموال دنیا از طریق حلال بدست می آوری حساب است و در حرامش عقاب است و در مشتبهاتش عتاب و سرزنش و مؤاخذه است.
بنابر این اصل، دنیا را مانند جیفه و مُرداری فرض کن که به اندازه کفاف در موقع لزوم از آن برای خود برمیداری؛ پس اگر آن چه دریافت نموده ای از حلال باشد، تو در این امر طریق زهد و قناعت پیشه داشته ای و از عهده حساب کمتری برآمده ای؛ و اگر آن چه را از دنیا برمیداری از حرام باشد، دیگر گرفتار وِزر و تبعات و مؤاخذه نشده ای، چون از میته به قدر لزوم برداشته ای نه زیاده بر آن؛ و اگر از موارد مشتبه باشد که مورد عتاب واقع می شوی، گرفتار عتاب کمتری شده ای!»
وَ اعْمَلْ لِدُنْیاک کأَنَّک تَعِیشُ أَبَدًا وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِک کأَنَّک تَمُوتُ غَدًا. وَ إذَا أَرَدْتَ عِزًّا بِلَا عَشِیرَةٍ وَ هَیبَةً بِلَا سُلْطَانٍ، فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیةِ اللَه إلَی عِزِّ طَاعَةِ اللَه عَزّ وَ جَلَّ. وَ إذَا نَازَعَتْک إلَی صُحْبَةِ الرِّجَالِ حَاجَةٌ، فَاصْحَبْ مَن إذَا صَحِبْتَهُ زَانَک، وَ إذَا خَدَمْتَهُ صَانَک، وَ إذَا أَرَدْتَ مِنْهُ مَعُونَةً أَعَانَک، وَ إنْ قُلْتَ صَدَّقَ قَوْلَک، وَ إنْ صُلْتَ شَدَّ صَوْلَک، وَ إنْ مَدَدْتَ یدَک بِفَضْلٍ مَدَّهَا، وَ إنْ بَدَتْ عَنْک ثُلْمَةٌ سَدَّهَا، وَ إنْ رَأَی مِنْک حَسَنَةً عَدَّهَا، وَ إنْ سَأَلْتَهُ أَعْطَاک، وَ إنْ سَکتَّ عَنْهُ ابْتَدَاک، وَ إنْ نَزَلَتْ إحْدَی الْمُلِمَّاتِ بِهِ سَآءَک. مَنْ لَا تَأْتِیک مِنْهُ الْبَوَآئِقُ، وَ لَا یخْتَلِفُ عَلَیک مِنْهُ الطَّرَآئِقُ، وَ لَا یخْذُلُک عِنْدَ الْحَقَآئِقِ، وَ إنْ تَنَازَعْتُمَا مُنْقَسِمًا ءَاثَرَک.
«برای دنیای خود چنان عمل کن که گویا تو إلی الأبد در دنیا به طور جاودان زیست می کنی و برای آخرتت چنان عمل کن که گویا تو فردا خواهی مرد!
و اگر اراده داری که عزیز بشوی بدون عشیره و یاران، و صاحب هیبت گردی بدون قدرت و سلطنت، پس برای حصول این مقصود از پستی و کاستی معصیتِ خدا خارج شو، و در بلندی و رفعت طاعت خداوند عزّ و جلّ درآ.
و اگر حاجتی تو را وادار کند که ناچار با اشخاصی مصاحبت و همنشینی کنی، پس برای خود مصاحب و همنشینی اختیار کن که این مصاحبت باعث زینت و احترام تو گردد، و اگر او را خدمت کنی تو را حفظ کند، و اگر از او کمکی بخواهی تو را کمک نماید، و اگر سخنی گوئی گفتار تو را تصدیق کند و صحّه بگذارد، و اگر با کسی بخواهی در افتی و با شدّت رفتار کنی صَولت تو را محکم کند، و اگر بخواهی دستت را به کرم و عطا دراز کنی مانع این نشود بلکه خود در این امر مساعدت نماید، و اگر در تو فتور و رخنه ای پیدا شد فوراً آنرا ببندد و مسدود کند، و اگر از تو نیکی ببیند آنرا به حساب آورد و دستخوش نسیان قرار ندهد، و اگر تو از او چیزی خواستی به تو بدهد، و اگر در مواقع لزوم و نیاز از خواستن امتناع ورزیدی خود او ابتدا به دادن کند، و بدون سوال رفع لزوم و حاجت از تو بنماید، و اگر برخی از حوادث و ناملایمات بر او وارد شود، مراتب دوستی تو با او چنان باشد که تو را به رنج و ناراحتی اندازد.۱ آن رفیقِ همنشین، کسی باشد که از ناحیه او هیچ گاه ناراحتی و گرفتاری به تو نرسد، و راه های زندگی بر تو تغییر نپذیرد، و در مواقع وصول به واقعیات و حقایق تو را تنها و ذلیل و مخذول نگذارد و اگر در چیزی که باید بین شما قسمت گردد، نوبت به منازعه رسید و در تقسیم گرفتار گفتگو و جدال شدید، تو را بر خود مقدّم دارد.»



منبع:

1403/05/23
13:07:53
5.0 / 5
234
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۱
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد