نور معرفت
نقض حریم خصوصی كودكان، قسمت سوم

خیلی بامزه بود، گفتم توام ببینی!

خیلی بامزه بود، گفتم توام ببینی!

به گزارش نور معرفت، انتشار و بازنشر تصاویر کودکان در فضای مجازی از موضوع هایی است که در ۱۰ سال قبل با روندی افزایشی مواجه بوده است؛ روندی که شیب آن حتی در یکی دو سال گذشته افزایشی تر شده و در سایه نبود قوانین بازدارنده و مشخص، به نظر می آید راه قله را در پیش گرفته باشد؛ هرچند که نمی توان از سایر متغیرها همچون فرهنگسازی در این حوزه چشم پوشی کرد.


به گزارش نور معرفت به نقل از ایسنا، منتشر کنندگان و بازنشر دهندگان این تصاویر هم اضلاع دیگر این مثلث هستند. مثلثی که گاهی با اهداف از پیش تعیین شده برای کسب درآمد و توجه و گاهی از سر ناآگاهی تشکیل می شود.
دراین زمینه ایسنا تابحال طی دو گزارش به مبحث چالش های قانونی و والدینی که با اهداف مشخص، فرزند خویش را تبدیل به «کودک کار مجازی» می کنند پرداخته است، اما آیا تنها والدین در انتشار تصاویر کودکان مقصر هستند؟
بیشتر بخوانید:
آیا کودکانمان اموال ما هستند؟!
کودکانی که بلاگر به دنیا می آیند!
با آغاز ۷ سالگی، مدرسه به خانه دوم کودکان تبدیل می شود؛ اولین مکان بعد از خانه که کودک، زمانی نسبتا طولانی را در آنجا و در بین گروه همسالان خود می گذراند؛ ازاین رو شیطنت ها و بازیگوشی هایش در این موقعیت بیشتر می شود. نمودی از دنیای کودکانه او که گاهی دستمایه تولد محتوا توسط کادر مدرسه و گاهی بهانه ای برای گرفتن فیلمهای یواشکی از کودک و انتشار آن در فضای مجازی می شود. روندی که از اواسط دهه ۹۰ و با انتشار فیلم کودکی که با لهجه اصفهانی ماجرای یک دعوای کودکانه را شرح می داد رونق بیشتری گرفت، در سالهای کرونا کمرنگ شد و با بازگشایی مجدد مدارس باردیگر از سر گرفته شد؛ بشکلی که واژه جدید «معلم بلاگری» را به مکالمات روزمره مان اضافه کرد.
بعضی از «معلم بلاگرها» با بهره گیری از شیوه های جدید و خلاق در آموزش به الگویی برای دوری از روش های قدیمی تدریس تبدیل شدند ولی در نقطه مقابل برخی دیگر بمحض دیده شدن محتوای صفحه شان در فضای مجازی، تصمیم گرفتند کارگردان سناریویی باشند که بازیگرانی جز شاگردان کلاس شان ندارد. روندی که از مدارس ابتدایی شروع شد و با دست به دست شدن ویدیوی معلم قائم شهری که با دانش آموزانش آهنگ «گنگستر شهر آمل» را همخوانی می کرد بیشتر به چشم آمد و حتی این اواخر بهانه ای شد تا معلم بلاگرها سر کلاس های تخصصی کنکور هم از دانش آموزان فیلم بگیرند و با کپشن های تمسخرآمیز منتشر کنند.
موارد مشابه با آن چه که تابحال مثال زدیم کم نیستند، اما این موارد گلدرشت سبب شد تا آموزش وپرورش به شکل جدی به مبحث ورود کند بشکلی که علی فرهادی - سخنگوی وزارت آموزش و پرورش -اعلام کرد: «معلم بلاگری ممنوع می باشد. حریم خصوصی دانش آموز، محترم است و باید توسط خانواده و نظام تعلیم و تربیت در مدرسه حفظ شود. دانش آموز صدمه پذیر و در دفاع از حقوق خود ضعیف است، چونکه بلوغ ندارد و سنش کم است، ازاین رو اگر معلمان در فضایی بعنوان معلم بلاگر فعالیت داشته باشند و حقوق خصوصی دانش آموز را نقض کنند مطابق قانون با آنها برخورد می شود.»
با این وجود «معلم بلاگرها» تنها مقصر انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی نبودند. از سال ۹۸ و با مجازی شدن آموزش ها به بهانه کرونا، انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی شکل و شمایل دیگری پیدا کرد. با عنایت به آنلاین بودن آموزش ها، گاهی کودکان به شکل تصویری در کلاس درس آنلاین حاضر می شدند که در این صورت علاوه بر معلم تمام همکلاسی ها هم به تصویر دسترسی داشتند. از طرفی گاهی هم لازم بود تا والدین حین انجام تکلیف، آزمایش علمی و... از فرزندشان فیلم بگیرند و آنرا در گروه کلاسی بارگزاری کنند و درست در همین نقطه بود که فیلمهای گوناگونی از کودکانی که درحال درس خواندن شیطنت های خاصی می کردند، به درستی پاسخ سوالات را نمی دادند، از گوشه کنار خانه کسی پاسخ درست به سوالات را برایشان می خواند و... در فضای مجازی وایرال شد.
در واقع اینجا دیگر نه والدین و نه حتی معلم ها نقشی در انتشار تصاویر نداشتند، بلکه سایر پدر و مادرها با زیر پا گذاشتن اخلاق مبادرت به انتشار فیلمهای کودکان از گروه درسی می کردند. محتواهایی که حتی با گذشت دو سال از حضوری شدن مدارس هنوز هم در اینستاگرام بازنشر می شود و کافی است تنها بخشی از یک اصطلاح به کار برده شده در ویدیو را در موتور جست و جوی گوگل سرچ کنید تا صدها سایت و صفحه انتشار دهنده این محتوا مقابل چشمانتان ظاهر شود.
در این شرایط بنظر می رسد همانگونه که ضروری است مطالبه گری برای وضع قوانین دقیق و مشخص برای برخورد با منتشر کنندگان تصاویر کودکان در فضای مجازی که نقض حریم شخصی آنها را به دنبال دارد صورت گیرد، در عین حال باید به این پرسش پاسخ داد که آیا فرهنگسازی درستی برای این مورد انجام شده است؟ آیا اگر برای بارگزاری یک عکس دسته تعدادی از تک تک بزرگسالان سوال می کنید که نسبت به این کار رضایت دارند یا خیر؟ از کودکان هم این سوال را می پرسید و آیا آنها می توانند بر اساس تعقل پاسخ شما را بدهند؟
سوالاتی از این دست کم نیستند و احیانا تا آن زمان که فرهنگِ عدم انتشار تصاویر کودکان با هر نیتی در فضای مجازی شکل نگیرد، نمی توان پاسخ مشخصی به آنها داد چون که احیانا اگر از دوستتان که ویدیوی شیطنت یک کودک را برایتان فرستاده دلیل کارش را بپرسید و به او توضیح دهید که با این کار سبب از میان رفتن حریم شخصی کودک شده است؛ پاسخ بشنوید: « آخه خیلی بامزه بود، گفتم توام ببینی!»
در چنین موقعیتی حتی اگر نیت بدی هم پشت بازنشر ویدیوی کودک نباشد، اما هر یکبار بازنشر آن سبب وایرال شدن محتوا می شود. محتوایی که امکان دارد بر زندگی آینده و روحیات کودکی که خودش انتخاب نکرده شناخته یا معروف شود، اثرات جبران ناپذیری بگذارد و بطور قطع ما هم حتی با یک مرتبه ارسال ویدیو برای دوستمان در پایدار ماندن این چرخه معیوب مقصر هستیم.




منبع:

1403/03/12
10:45:17
5.0 / 5
329
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۵
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد