عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:
تأسیس دارالفنون ایجاد دریچه ای به دنیای امروز بود
به گزارش نور معرفت، ملک زاده با اشاره به اینکه تأسیس دارالفنون ایجاد دریچه ای به دنیای امروز بود اظهار داشت: اندیشه ترقی امیر کبیر به دو شاخصه بزرگ دانش و شهامت بر می گردد.
به گزارش نور معرفت به نقل از مهر. نشست امیرکبیر و ایده ترقی با حضور الهام ملک زاده عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نشستی در اسکای روم کانون اندیشه جوان برگزار گردید.
در این نشست ملک زاده عنوان کرد: دو رویکرد بزرگ در زندگی امیر کبیر سبب شد ایده ترقی به ذهن ایشان خطور کند و تلاش داشته باشد تا رسالت خویش را در بهبود وضعیت و ارتقای شرایط به انجام برساند او موقعیت آن دوران جامعه را نمی پسندید و به اجرایی شدن ترقی مملکت فکر می کرد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان نمود: جنگ ایران و روس سبب بیداری ما از یک خواب گران بلند شد؛ البته تنها این نبود که در این دوران به این فکر نماییم که باید برای ترقی کشور چه اقداماتی انجام دهیم چونکه در آغاز دوران صفویه، ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان فاصله بسیاری با قافله تمدنی شدن نداشت چه بسا جلوتر هم بود برای مثال اروپا تازه از آن فضای قرون وسطی خارج شده بود و افتان و خیزان دوران رنسانس را طی می کرد این در شرایطی است که ایران در همان دوران بالندگی های خویش را در زمینه تمدنی داشت. اما در اینجا این سوال مطرح است که چطور ایران در جنگ با روس که از نظر پیشرفت از کشورهای اروپایی عقب مانده تر بود در این میدان جنگ موفقیتی نداشت؟
وی اضافه کرد: در این دوران وقتی ما می خواهیم با روسیه بجنگیم تنها تعداد محدودی تفنگ های زمان نادری و ابزار کاملا سنتی قومی را داریم، یک ارتش ثابت نداریم و هر قومی با سبک و ابزار قومیتی خود در این جنگ می جنگید؛ قاعدتاً در یک جنگ تمام عیار وقتی این یکپارچگی وجود نداشته باشد و از فرماندهان واحدی تبعیت نشود طبیعتاً در میدان جنگ موفقیتی کسب نمی گردد. حتی در این جنگ زخمی های ایران خیلی بیشتر از روسی ها تلفات می دادند چونکه آنان علم طبشان هم پیشرفت کرده بود. همه این مسائل سبب شد ایران به خودش بیاید که در کدام نقطه از حرکت تمدنی قرار دارد ازاین رو یکی از علل این که بخواهیم بگوییم اندیشه ترقی امیرکبیر از کجا نشأت گرفت دقیقا از آن خلأ و ضربه ای است که ایران از روس خورد. امیر کبیر انسانی با تجربه بود که این خلأ را با همه وجود لمس کرد سپس به فکر چاره افتاد.
او در ادامه عنوان کرد: در این دوران امیرکبیر با دغدغه و عرقی که به کشور داشت خواهان ترقی و پیشرفت جامعه شد و خواست کشور از تنگنای موجود بیرون برود. ایشان تنها پرورش یافته دستگاه منظم فکری یک انسان مصلح مانند قائم مقام نبود بلکه تجربیاتی داشت که بر طبق این تجربیات عینی توانست یک سپهر متفاوتی را از ایران به وجود آورد، وی در مأموریت هایی که به خارج از کشور داشت دنیای آن روز را با همه تفاوت های پیشرفته اش مشاهده کرد و فهمید که می شود فضای متفاوتی را در ایران رقم زد و تجربه کرد؛ ازاین رو تجمیع تجربه و دغدغه ای که امیرکبیر داشت سبب شد برای ایران چاره اندیشی کند و این همان اندیشه های اصلاحی امیر کبیر است. وی در این دوران تشخیص بیماری و حرکت در راه درمان را درست رفته بود و این گونه نبود که یک کار مقطعی و یا هیجانی انجام دهد ازاین رو یکی از خصوصیت های اصلی امیر کبیر را میتوان شناخت درد، شیوه درمان و آن خلوصی دید که اجرایی می کرد و این همان مسیر درست بود. دارالفنون، مدرسه سیاسی، آبله کوبی، اصلاحات درباری همه برآمده از یک اندیشه است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: از یک طرف می بینیم که تربیت امیر کبیر در خانه قائم مقام صورت می گیرد و با آن هوش و اندیشه مترقیانه دوست داشت که در وهله اول خودش را بالا بکشد تا در ادامه بتواند برای کشور کار کند. ایشان دو وزیر بزرگ عباس میرزا را تجربه کرده و معلمان خوبی داشت و محضر آنان را به خوبی درک کرده بود و در واقع شاخصهای فکری امیر کبیر در فعالیتهای دبیری در کارهای اداری برآمده از چیزهایی است که از استادانش یاد گرفته است و اساتید او هم می دانستند که این شاگرد از دو قوه برتر استعداد و شهامت برخوردار می باشد.
اندیشه ترقی امیر کبیر به دو شاخصه بزرگ دانش و شهامت بر می گردد
وی با اشاره به اینکه اندیشه ترقی امیر کبیر برآمده از ذات وجودی ایشان بود اظهار داشت: اندیشه ترقی ایشان به دو شاخصه بزرگ دانش و شهامت بر می گردد و با این شاخصه است که انسان می تواند مسیر درست را در جهت رسیدن به ترقی طی نماید. وقتی انسان با این شاخصه برای اصلاح جامعه جلو می رود یکی از اصلی ترین کارهایی که اتفاق می افتد شکسته شدن تابوی وضعیت موجود است آن تابویی که تأمین کننده منافع و خواسته های گروهی که از آن وضعیت بهره برده و منتفع می شوند، است؛ بر همین مبنا عملکرد امیرکبیر و اقداماتی که انجام می داد ولو این که در جهت پیشرفت و ترقی بود به ذائقه برخی افراد خوش نمی آمد و ترجیح می داند که همان حالت اغتشاش و رکود و بی قانونی در کشور حاکم باشد.
این محقق و پژوهشگر بیان نمود: افق دید مترقی امیر کبیر بر آمده از همان تجربه و دانش است این که او توانست طور دیگری بیاندیشد، وطن دوستی خود و سعادت مردم را نشان دهد این بود که او دنیاهایی را مشاهده کرد که فراتر از آن چیزی بود که تصور می کرد او روسیه را شناخت، امپراتوری عثمانی را دید و در رابطه با هند فهمید ازاین رو مشاهده کرد که در جهان اتفاقاتی درحال رخ دادن است و دنیا همانی نیست که در آن دوران فکر می کردند. ازاین رو امیر کبیر در همان حین که برای پیشرفت کشور و دریافت تمدن جدید تلاش می کند به این می اندیشد که چگونه می تواند تعداد فراوانی از مردم ایران را برای تحصیل آماده کند و هزینه های کمتری به کشور متحمل شود.
وی اضافه کرد: امیر کبیر این صدمه را هم متوجه شده بود که در گذشته از ظرفیت افرادی که برای تحصیل به خارج از کشور اعزام شده بودند استفاده نشده و کسانی هم برای تحصیل اعزام شده بودند که از اشراف و درباریان بودند در حالیکه می دید باید افراد اعزامی کسانی باشند که بتوانند پس از تحصیلات با دلسوزی و علاقمندی برای کشور کار کنند نه این که به اسم تحصیلات عازم خارج از کشور شوند تنها با این هدف که ژست روشنفکری و یا به گردش بروند چنین اعزامی اساسا برای کشور بازخورد و خروجی نخواهد داشت حال با عنایت به این بینش سوالی که مطرح است این که امیر کبیر چگونه می توانست به درباریان بگوید اعزام افراد برای تحصیلات باید با این هدف باشد؟
این نویسنده افزود: او مشاهد کرد که افرادی که به خارج رفتند هزینه های بالایی داشتند و تعدادشان محدود بود و همین تعداد محدود دغدغه کار برای کشور نداشتند و خیلی از آنها هم به کشور بازنگشتند و هزینه ای فرهنگی هم برای کشور به بار آوردند؛ بر این اساس امیرکبیر تصمیم گرفت به جای این که ما برای کسب علم به خارج برویم مبادرت به آوردن استاد از خارج به ایران کرد. او با عنایت به این که درد را می شناخت می دانست که نباید این معلمان از روسیه و انگلیس باشند از سایر کشورها مبادرت به جذب استاد کرد. ایشان برای آشنا کردن ایرانی ها با تمدن و علوم جدید از راه ایجاد یک مدرسه به سبک مدرسه فرنگی و آوردن معلمان و برنامه های مدارس اروپایی گام برداشت کاری که تا قبل از صدر اعظمی اش انجام نشده بود و این نشان از شهامت علمی و رشد فکری او داشت که انجام داد. ساختن مدرسه در ایران از طرفی مشاهدات و مطالعاتی است که در روسیه دیده و چه از تجربیات تاریخی ایران شنیده بود و از همه مهم ترین نوع مدارس و برنامه های درسی هم که انتخاب می کند بر آمده از همان نیاز کشور مثل مدرسه، نظامی و صنعتی است.
ملک زاده در رابطه با واکنش روسیه و انگلیس در مقابل ایده ترقی و اصلاحات امیر کبیر اظهار داشت: این اتفاقی نبود که در لحظه نشان داده شود ولی این که سر انجام امیر کبیر به کجا رسید به خوبی نتیجه نگاه این دو کشور و تأثیراتی که در دربار و نهایتا فشاری که از جانب مادر به ناصرالدین شاه وجود داشت معلوم است که واکنش آنان چه است اما این که رسماً وارد کارزار شوند قاعدتاً چنین چیزی نیست امیر کبیر در رویارویی با روس ها و انگلیسی ها هیچگاه به آنها روی خوش و در باغ سبز نشانشان نمی داد در نتیجه می بینیم که آنها هم متقابلاً آن دل خوش را نداشتند و به سم پاشی های پنهان می پرداختند.
او در انتها تصریح کرد: دارالفنون از نظر ساختمان و نقشه آن بسیار جالب و تأمل بر انگیز است وجود آزمایشگاه، سالن تئاتر، چاپ خانه، کتابخانه، رستوران و.... را در خود جای داده بود. آن چیزی که در اندیشه و اراده او برای ساختن دارالفنون حائز اهمیت بود اول معطوف به دانش و فن جدید بود او می گفت شما نمی توانید اتفاقی را رقم بزنید مگر این که دانش آنرا نداشته باشید؛ در هر زمینه ای انسان بخواهد تغییر ایجاد نماید باید دانش روز داشته باشد ایشان به قدرت نظامی هم اهمیت می داد و آنرا رمز ماندگاری برای هر کشور می دانست. در مدرسه دارالفنون این علم تدریس می شد. تأسیس دارالفنون ایجاد دریچه ای به دنیای امروز بود نهضت ترجمه از همین دارالفنون در کشور رقم خورد و یکی از ثمرات آن آگاهی یافتن از تمدن غرب بود.
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب