علیرضا واسعی در گزارش نور معرفت:
جمله هیهات مناالذله، بنیاد رویكرد قیام عاشوراست
نور معرفت: پژوهشگر سیره اهل بیت(ع) اظهار داشت: جمله هیهات مناالذله، بنیاد رویكرد آن حضرت و قیام عاشوراست؛ یعنی از همان آغاز كه امام با ولید و مروان به گفتگو نشست تا حركت به سمت كوفه برای تن ندادن به ذلت بود.
سید علیرضا واسعی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و پژوهشگر سیره اهل بیت(ع) به مناسبت ایام محرم در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: سیره و منش امام حسین(ع) و دیگر پیشوایان از دو منظر قابل تحلیل و تبیین است؛ یكی از منظر خرد و محدود و بعنوان یك كنش گری مقطعی و البته حساب شده و دقیق و دیگر از منظر كلان و تمدنی كه طبعا مقتضی شناخت ابعاد مختلف حیات و كنشگری های امام و دغدغه های پایه ای اوست. پرداختن به سیره با نگره دوم، البته چالش هایی را بر می انگیزد، اما در واقع نماتر و كارآمدتر است، ضمن این كه جایگاه جهانی و همه زمانی امام را بر می نماید. این كارشناس تاریخ اسلام اظهار داشت: مواجهه امام با جریان ستم، از زمان درگذشت معاویه و روی كار آمدن یزید كه بیعت گرفتن از چند نفر، همچون آن حضرت را به صورت خاص جزو نخستین ماموریت خویش قرار داده بود، آشكار شد. در آن زمان امام در مدینه زندگی می كرد و فرماندار مدینه «ولید بن عتبه بن ابوسفیان» بود كه ماموریت می یابد تا از آن حضرت بیعت بگیرد. روشن است اگر امام با درخواست پیشنهادی همراهی می كرد، می توانست زندگی خوبی برای خود رقم بزند و به جایگاه بلندی از نظر مكنت، ثروت و حتی از نظر سروری و شهرت دست یافته و نزد مردم نیز به اعتبار ظاهری برسد، اما آن جناب حاضر نمی گردد تسلیم وضعیت موجود شده و با امیر مدینه همراهی كند. نكاتی كه حضرت در نخستین گفت وگوهایش ابراز می كند، بی شك نشان دهنده مبنا و رویكرد ایشان است كه تا آخر حیات آن حضرت قابل پیگیری می باشد. امام در آن نشست، بعد از شنیدن سخنان یا پیشنهاد ولید، با ذكر دسته ای از خاصیت های یزید، تاكید می كند انسانی مثل من با شخصی مثل یزید بیعت نمی كند « مثلی لا یبایع مثله». همچون خاصیت هایی كه امام حسین(ع)، برای یزید بر می شمرد، جدای از این كه وی شراب می نوشد، با سگ بازی می كند و....، این است كه او قاتل نفوس محترمه است، یعنی كسی كه كشتن آدمی برایش مهم نیست واسعی گفت: همچون خاصیت هایی كه امام حسین(ع)، برای یزید بر می شمرد، جدای از این كه وی شراب می نوشد، با سگ بازی می كند و....، این است كه او قاتل نفوس محترمه است، یعنی كسی كه كشتن آدمی برایش مهم نیست. كشتن یك انسان اوج ستمگری و ناپای بندی به قواعد و قوانین را نشان داده است. امام به بیان ساده به امیر مدینه تفهیم می كند كه كسی كه بعنوان خلیفه مسلمین مطرح است، از ستم گری و تجاوز به حریم زندگی دیگران ابایی ندارد و به هیچ معیار و ضابطه ای گردن نمی نهد و با چنین انسانی هیچ گاه نمی گردد همراهی كرد. بدین سبب سخن حضرت این است كه انسانی از جایگاه من با آدمی چون یزید كه هیچ تعهدی نسبت به ارزش های دینی، اجتماعی و قانونی ندارد، هیچ گاه بیعت نخواهد كرد. این بُعد رفتاری امام حسین(ع) بسیار اهمیت دارد و بدون تاریخ مصرف است و اساساً وجهی تمدنی دارد، برای اینكه بر این پایه استوار است كه اساساً پذیرش ستم و همراه شدن با تجاوز و تعدی یك انسان قانون گریز یا دین گریز و ارزش گریز، عملی غیرانسانی است. ایشان سپس اظهار داشت: در اینجا برای درك هرچه بهتر مطلب باید به این نكته اشاره شود كه پذیرش ظلم حداقل دو حیث یا دو بعد مهم دارد كه هر یك در جای خود بسیار اهمیت دارد؛ ظلم پذیری، از یك جهت بها دادن به یك انسان معمولی و اقتدار بخشی به اوست و به تعبیری جایگاه خدایی دادن به اوست چون انسان ظالم برای خود شأن خدایی قایل است؛ از طرف دیگر اختیار و آزادگی خودرا نفی می كند و خودرا بعنوان موجود تابع و پیرو نشان داده است و طبیعی است كه هر دو بُعد قضیه برای جامعه انسانی خطر جدی و مخرب دارد. از یك سو فراتر نشاندن یك فرد از سطح انسان و از طرف دیگر فروتر نشان فردی از انسانیت است! حال برگردیم به رویكرد امام حسین(ع) كه این مساله را جزو وظایف اولیه می داند كه نه تنها با چنین شخصی بیعت نكند، بلكه گامی فراپیش می نهد و به مبارزه با چنین فردی روی می كند، پس می گوید من به دنبال اصلاح در امت جد خود هستم و می خواهم جامعه انسانی را به سمت صلاح و درستی بكشانم. وی با اشاره به اینكه جمله «هیهات مناالذله»، بنیاد رویكرد آن حضرت و قیام عاشوراست كه از ابتدا با آن پیش رفته است، اظهار داشت: یعنی از همان آغاز كه امام با ولید و با حضور مروان بن حكم به گفتگو نشست تا زمانی كه به سمت كوفه حركت كرد، برای تن ندادن به ذلت و خواری بود. امام در مواقع مختلف و با بیان های گوناگونی بر این نكته تاكید داشت كه شأن و كرامت انسانی ارج و اعتباری بیشتر از آن دارد كه به هر قیمتی معامله شود، پس به صراحت می گوید من مرگ با عزت را جز سعادت و خوشبختی و زیستن با ستمگران را چز فلاكت و بدبختی نمی دانم. «هیهات مناالذله»، بنیاد رویكرد آن حضرت و قیام عاشوراست كه از ابتدا با آن پیش رفته است، یعنی از همان آغاز كه امام با ولید و با حضور مروان بن حكم به گفتگو نشست تا زمانی كه به سمت كوفه حركت كرد، برای تن ندادن به ذلت و خواری بود علیرضا واسعی اضافه كرد: در ادبیات امام، مرگ و زندگی، تعریفی دقیق و انسانی دارد و تا زمانی زیستن ارزش می یابد كه انسان ارزش انسانی خودرا بتواند حفظ كند. در نگاه حسینی، هر انسانی كه خواری را به جان می خرد عملاً واضح ترین یا روشن ترین كاری كه انجام می دهد نادیده انگاشتن انسانیت خودش است. تفاوت میان انسان و دیگر حیوانات در این نكته است كه انسان انتخاب می كند و برمبنای محاسبه و ارزیابی دقیق و ارزشی بر می گزیند و به تعبیری تابع یك نظریه است ولو ناآگاهانه پیش برود، به بیان دیگر آدمی در هركاری كه می خواهد انجام دهد یك مقایسه و بررسی دارد و بر همان اساس آنچه كه بهتر است را انتخاب می كند. عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار داشت: انسان بر خلاف حیوانات، تابع وضعیت موجود و تسلیم جَو و جریان و طبیعت نیست یا نباید باشد. او با آگاهی، شعور و صلاحیت انسانی پیش می رود یا باید پیش برود، طبعا به هر گونه ای زنده ماندن را نباید بپذیرد. انسان ذلیل انسانی است كه حیوان گونه زندگی می كند یعنی تسلیم و تابع است، نگاه می كند به حوزه قدرت، نگاه می كند به شخصیت های دارای «اتوریته»، به افرادی كه از جایگاهی برخودارند و تابع آنها می شود، اما انسان واقعی هیچ گاه چنین نگاهی ندارد. انسان واقعی كسی است كه حیات خودرا در عزت معنا می كند و اگر عزت برایش نباشد مرگ را ترجیح می دهد، اگر در یك جمله بخواهم عزت را معنا كنم یعنی انسان بزرگوارانه زندگی كند و صرفا تابع نباشد. چنین انسانی حداقل دارای سه خاصیت است: خودپذیر و خود باور است، منیع الطبع و بی نیاز است و وارسته و بدون تعلق است. وی ادامه داد: طبیعی است پذیرش ذلت یا عزت مدارانه زیستن در سه سطح معنا می یابد، یكی در سطح و گستره تعاملات پیرامونی و اجتماعی، دیگری در سطح ملی و سطح سوم، بین المللی است. برای فردی كه می خواهد انسانی زندگی كند، هر سه سطح باید مد نظر قرار گیرد، البته باید تاكید كنم كه عزت مندی در دو ساحت باید مورد توجه قرار بگیرد؛ یكی ساحت فردی و دیگری ساحت اجتماعی است، یعنی اگر بخواهیم عزت را در حیات خودمان وارد نماییم هم باید در ساحت فردی ورود یابیم یعنی عزت مندانه زندگی نماییم و هم در ساحت اجتماعی و فرا فردی، یعنی تلاش نماییم كه جامعه ما عزت مند زندگی كند. جامعه عزت مند جامعه ای است كه در آن حق انتخاب گری برای انسان ایجاد می شود وفرصت تنفس یا زیست انسانی را پدید می آورد نه صرفا حیوانی زیستن. به هر صورت حیوانات هم زندگی می كنند، می خورند، می خوابند و به تعبیر سعدی: اگر آدمی به چشم است و زبان و گوش و بینی / چه میان نقش دیوار و میان آدمیت؟ خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت/ حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت علیرضا واسعی اشاره كرد: زندگی عزت مندانه زندگی انتخابی ومختارانه آدمی برمبنای ارزش ها است. انسان برمبنای ارزش ها است كه زندگی خودرا معنا دار می كند. امام حسین(ع) نیز چنین كرد و حاضر نشد با یزید بیعت كند، هر چند در این انتخاب بیشترین سختی را به جان خرید، اما عزت خود را نشان داد. عظمت انتخاب امام را در عزت پذیری و ذلت گریزی، موقعی بهتر در می یابیم كه بدانیم آن جناب بین دو چیز یعنی «بیعت یا خواری» و «مرگ یا گرفتاری» مخیر می شود. حضرت بی هیچ تردیدی مرگ و گرفتاری را بر می گیزیند و می گوید: هیهات مِنَّا الذله. وی با اشاره به اینكه ما باید نگاهمان به امام حسین(ع)را تغییر دهیم، اظهار داشت: نگاه فعلی بیشتر مذهبی، خرد و محدود به شیعیان است در صورتیكه امام شخصیتی فرازمانی، فرامذهبی، بلكه فرادینی و شخصیتی تمدنی است و باید در تراز جهانی مورد مطالعه و تامل قرار گیرد، پس برای معرفی این زمانی آن حضرت باید با ادبیات جهانی به تبیین و تحلیل شخصیت ایشان دست زد. اینكه بگوییم حضرت برای نجات شیعیان یا برای رسیدن به حكومت و قدرت برخاست، محدود كردن دامنه وجودی امام است، در صورتیكه حركت امام حسین(ع) پیام های مهمی برای جهان داشت و دارد، گرچه ایشان در بستر زمان خویش و در پرتو سنت نبوی و در حیات شیعی اقدام نمود، اما دغدغه و رویكردشان فراخ و تمدنی بود. ما باید نگاهمان به امام حسین(ع)را تغییر دهیم، نگاه فعلی بیشتر مذهبی، خرد و محدود به شیعیان است در صورتیكه امام شخصیتی فرازمانی، فرامذهبی، بلكه فرادینی و شخصیتی تمدنی است و باید در تراز جهانی مورد مطالعه و تامل قرار گیرد این كارشناس تاریخ اسلام در ادامه اظهار داشت: مقدمه دوم آن است كه سوگمندانه به فراوانی از شخصیت، سیره و پیام های امام سود جویی، یعنی مصادره به مطلوب می شود، به بیان دیگر ستمگرانه با شخصیت و حركت امام حسین(ع) برخورد می شود و برای به تسلیم كشاندن دیگران، از حضرت یاد می نماییم و با ذكر سختی های زندگی آن امام همام، تحمل و بردباری و سكوت را القا می نماییم یا بزرگداشت عاشورا را وسیله ای برای مشغول سازی و سرگرم كردن مردم استفاده می نماییم و گویی پذیرش سختی ها امر نوشته شده ای در لوح محفوظ است و گریزی هم ندارد، نگاهی كه از زمان صفویه پیدا شد و در عهد قاجار گسترش یافت، غافل از آنكه اتفاقا مهم ترین درس امام حسین(ع) جهت زندگی آدمیان كه امروزه بیشتر از هر زمانی به آن نیازمند است، آن است كه در مقابل استبداد، ستم و سختی سر فرود نیاورید و برای آزادگی، آزادگی، عزت و بزرگی مبارزه كنید و این پیامی انسانی و جهانی و البته مغفول است. وی اظهار داشت: بدین سبب معتقدم برای بهره مندی از سبك زندگی حسینی باید به این مسأله همواره دقت كنیم كه حضرت با كسانی جنگید كه بی عدالتی و خودكامگی را گسترانده بودند و طبعاً پیروی از ایشان به معنای تن دادن به سختی ها و گرفتاری ها نیست، بلكه مبارزه كردن است، پس مهمترین شاخصه زندگی حسینی، آزادمنشانه زیستن است، مسئولانه زندگی كردن در یعنی در قبال آنچه كه در جامعه می گذرد احساس دین نماییم و خودرا مسئول بدانیم نه اینكه صرفا سر در گریبان فرو ببریم و به این رضایت دهیم كه زندگی ای داریم و عبادتی می نماییم و زمانه می گذرانیم، این ابتدایی ترین سطح و نوع زندگی است. نگاه مسئولانه و متعهدانه داشتن به جامعه و رویارویی با ستم و بی عدالتی و كوشش برای احقاق حق مظلومان و ستم دیدگان، میزان همسویی زندگی با سیره امام یا سبك زندگی حسینی را مشخص می كند و نشان داده است ما چه قدر به دنبال تحقق حركت حسینی هستیم. مهمترین شاخصه زندگی حسینی، آزادمنشانه زیستن است، مسئولانه زندگی كردن واسعی در انتهای سخنان خود اظهار داشت: انسان باید متعهد به حیاتی كه دارد باشد، آگاهانه زیستن از شعارهای زندگی حسینی است. این كه انسان تحت هیچ ظلمی سر تسلیم فرود نیاورد و متعهد باشد نسبت به آنچه كه می گوید و آنچه كه بر دوشش نهاده شده است. سبك زندگی حسینی یك زندگی متعالی و باارزش است و طبیعی است كه این زندگی در تعامل با جهان نیز معنا پیدا می كند و هر انسان آزاده ای آنرا می پذیرد.
منبع: نور معرفت
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب