تصویر شکست ناپذیری یهود با فتح قلعه خیبر شکسته شد
به گزارش نور معرفت، حجت الاسلام مصطفی صادقی اظهار داشت: تصویر شکست ناپذیری یهود و هیمنه پوشالی در روزگار پیامبر هم وجود داشت و فتح خیبر مقدمه ای بر پیروزی مسلمانان با توکل به اراده و ایمان به خداوند بود.
خبرگزاری مهر -سرویس دین و اندیشه-سیده فاطمه سادات کیایی: بیست و چهارم رجب سالروز جنگ خیبر و فتح تاریخی قلعه خیبر به دست امام امیرالمومنین علی ضد السلام است. پیامبر با درک صحیح از تهدید یهودیان تصمیم به مقابله با یهودیان خیبر گرفت. خیبر، منطقه ای حاصلخیز در شمال مدینه، به سبب موقعیت استراتژیک و دژهای مستحکم خود، به یکی از کانون های قدرت یهودیان تبدیل گشته بود. این منطقه، که از چندین قلعه با دیوارهای بلند و استحکامات پیچیده تشکیل شده بود، تهدیدی جدی برای امنیت مسلمانان به شمار می رفت. یهودیان خیبر، نه تنها به دنبال توطئه و تحریک قبایل همسایه ضد مسلمانان بودند، بلکه با جمع آوری سلاح و تدارکات نظامی، برای مقابله با مسلمانان آماده می شدند.
نقش آفرینی امیرالمومنین (ع) در این جنگ که با دلاوری و شجاعت فتح یکی از قلعه های مقاوم خیبر را رقم زد نمادی از درهم شکسته شدن قدرت پوشالی یهودیان با تاکید بر ایمان و توکل الهی بود. فتحی که نه تنها به قدرت نظامی یهودیان در منطقه تمام کرد، بلکه سبب تقویت موقعیت مسلمانان و گسترش اسلام شد. نتایج سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی فتح خیبر نمادی از پیروزی مسلمانان بر هیمنه یهود بود.
به همین مناسبت در مورد این غزوه و آثار آن با حجت الاسلام مصطفی صادقی پژوهشگر تاریخ اسلام، تشییع و خاندان (ع) به گفتگو نشستیم که ماحصل آنرا می خوانید.
*چه شد که جنگ خیبر رخ داد؟
خیبر از مناطق شمالی مدینه و یثرب هست که فاصله قابل توجهی از مدینه دارد. این منطقه و هم مناطق اطرافش شامل وادی القرا و فدک از مراکز حضور یهودیان است. مردم این منطقه ارتباط و تعاملی با یهودیان بنی قریظه و بنی نضیر که در مدینه بودند داشتند، پس از بیرون رفتن بنی نضیر و بنی قریظه در نتیجه غزوه ای که پیامبر داشتند، بخشی از اینها به منطقه خیبر و هم کیشان خود پیوستند و در آنجا ساکن شدند.
بنی نضیر وقتی به خیبر رفتند باز دست از دسیسه و توطئه برنداشتند و حتی می گویند در جنگ خندق و احزاب مشرکین و ابوسفیان را تحریک کردند و با قبایل بنی غطفان که قبیله بزرگی در دشمنی با پیامبر بودند همکاری داشتند. از طرف دیگر قبایل یهود شمال مدینه را برای مسلمانان ناامن کرده بودند و اقداماتی را ضد برخی مسلمانان مثل پیک پیامبر انجام داده بودند. این حوادث سبب شد تا پیامبر به دنبال فرصتی برای جواب دادن به یهودیان باشد.
پیامبر پس از مکه و اطمینان از این منطقه و انجام صلح حدیبیه، بسمت خیبر رفت. از آنجاییکه اغلب غزوات پیامبر دفاعی بود، خیبر غزوه تهاجمی بود، برای همین جای بررسی و تبیین دارد که چرا پیامبر در این غزوه پیش دستی کرد، البته معصوم به لحاظ کلام و فقه شیعه و حتی فقه مسلمانان غیر شیعه اختیار را دارد اگر صلاح می بیند به کسانیکه در مقابل توحید و دین اسلام می ایستند حمله ابتدایی هم بکند. با این که پیامبر این اجازه را دارد اما پیامبر بعد از چندین حرکت یهودیان، به منظور دفاع از کیان مدینه و مسلمان ها به خیبر حمله کرد. در واقع مقدمه از جانب یهودیان بوده است و چند مطلب همچون ناامنی شمال مدینه، هیمنه ای که یهودیان آنجا از خود ساختند و همکاری با دشمنان پیامبر سبب شد پیامبر اقدامی را ضد آنان انجام دهد.
*نقش حضرت امیر در این جنگ چه بود؟
حضرت علی (ع) از اشخاصی هستند که در کنار پیامبر در حوادث تلخ و شیرین حضور داشتند و در صحنه های مختلف اطاعت محض خویش را به نمایش گذاشتند که بدون هیچ ملاحظه و محافظه کاری در خیلی از جنگ ها پرچم داری کردند. غیر از جنگ تبوک در تمامی غزوات پیامبر همچون خیبر حضور داشتند. آن چه که در روایات مشهور است فتح یکی از قلعه های خیبر به دست امیرالمومنین (ع) صورت می گیرد. خیبر دارای شش، هفت قلعه بود که یهودی ها در آنجا ساکن بودند، قلعه های بزرگ و مقاومت که در عکسی که از کتاب های جغرافی به آن برخورد کردم هنوز بعد این همه سال اثر آن باقیمانده است.
فتح یکی از این قلعه ها که مقاومت بیشتری داشتند با سختی انجام شد، پیامبر احتمالا با برنامه در مرحله اول ابوبکر و در مرحله دوم عمر را برای فتح آن می فرستد که با ناکامی مواجه می شوند و این مورد در کتاب های تاریخی و منابع اهل سنت هم نقل شده البته که برخی به ذکر نام افراد نپرداختند و اشاره به شخصیت های مهاجرین داشتند اما کاملا واضح است چه کسانی بودند. شاید این اتفاق به سبب اطاعت نکردن محض این دو شخصیت و در مقابل اطاعت بی چون و چرای امیرالمومنین (ع) بود که فتح خیبر به دست ایشان صورت پذیرفت. در تاریخ این مورد هم گفته شده که امیرالمومنین (ع) به سبب درد چشمی که داشتند در ابتدا نرفتند. یک جمله خیلی معروفی هست که همه منابع آنرا ذکر کردند و آن هم اینست که پیامبر در رابطه با امیرالمومنین (ع) پس از ناکامی ابوبکر و عمر فرمودند فردا پرچم را به دست کسی می دهم که خدا و رسول از او راضی هستند و هم او از رسول و خدا راضی است. حتی برخی منابع نوشته اند که یاران پیامبر به دنبال این بودند که بدانند این فرد کیست و حتی دوست داشتن خودشان باشند.
قدرت خداوند در قدرت حضرت علی (ع) تجلی یافت
بعد از این پیامبر دستی روی چشمان امیرالمومنین (ع) کشیدند و به برکت پیامبر چشم ها شفا پیدا کرد و پرچم به دست ایشان سپرده شد و حضرت توانستند قلعه را تصرف کنند. حضرت در این جنگ افراد شاخصی چون مرحب خیبری از فرماندهان خیبر را از میان برداشتند، در بعضی منابع این اقدام را به فرد دیگری به نام محمد بن مسلمه که زاویه ای با حضرت امیرالمومنین (ع) داشت نسبت داده اند که درست نیست و نقل بیشتر منابع در رابطه با حضرت امیر است و بنظر می رسد از این راه می خواستند برای این فرد فضیلتی بسازند. در اثنای جنگ سپر از دست حضرت می افتد و دست ها خالی می شود، در این بین دری را که گفته می شود در قلعه است از جا می کنند و آنرا سپر خود می کنند. طبیعی است که بگوییم شاید این در از جا کندنش سخت نبوده، اما در روایاتی هست که بعداً یکی از یاران پیامبر و شاهدان صحنه گفته اند ما پنج نفری خواستیم که در را تکان دهیم نتوانستیم و این نشان از قدرت بدنی حضرت است. ایشان خود هم فرموده اند به قدرت خداوند این کار انجام شده و ایمان و صلابت و عنایت الهی قدرت پهلوانی و بدنی را به حضرت عطا کرده است.
*اهمیت جنگ خیبر در تاریخ اسلام چیست و ارتباط آن با وضعیت امروز چگونه است؟
تمامی غزوات پیامبر به سبب این که خودشان در آن حضور داشتند اهمیت دارد اما خیبر از این جهت که راه طولانی داشته و بعد مسافت در آن مطرح است اهمیت دیگری هم میابد. درصورتیکه جنگ تبوک هم همین خصوصیت را داشته و ازاین رو قرآن به آن اشاره کرده و در مورد اشخاصی که به بهانه های مختلف از حضور در جنگ سرباز می زنند نکاتی را بیان کرده است. از طرفی سرسختی یهودیان و ترسی که به جان مسلمانان از جهت جنگ با آنها به راه انداخته اند مساله دیگر این جنگ است. مسلمانان از دشمن این تصور را داشتند که سرسخت و قوی هستند و راه طولانی است، و ممکن بود در راه یکی از خاندان های تأثیرگذاری که با یهود هم پیمان بودند سد راه پیامبر بشوند. پیامبر با درایت از طریق دیگری آمد که این قبیله متوجه نشدند و توانستند یهودیان را شکست دهند.
همین هیمنه پوشالی و تبلیغ شکست ناپذیری یهود را امروز هم در رژیم صهیونیستی می بینیم، این نکته مهم می باشد که در صدر اسلام هم این مورد بوده و یهودیان خویش را شکست ناپذیر معرفی می کردند، هم به لحاظ فنی و علمی و هم به لحاظ تجهیزاتی قلعه های محکمی داشتند که بقیه برخوردار نبودند و شبیه آنرا امروزه هم میتوان دید، اما مسلمانان با اتحاد و اطاعت از خداوند و پیامبر توانستند بر آنان پیروز شوند.
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب