نور معرفت
كاركترهای ماندگار جشنواره فیلم فجر؛ بخش سوم

نقش هایی به یادمادنی از شهاب حسینی، پرویز پرستویی و ترانه علیدوستی

نقش هایی به یادمادنی از شهاب حسینی، پرویز پرستویی و ترانه علیدوستی

نور معرفت: به گزارش نور معرفت، در دهه سوم جشنواره فیلم فجر پرویز پرستویی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی از پرکارترین بازیگرهایی بودند که در چند فیلم نقش هایی ماندگار خلق کردند و برای آن نقش ها سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را هم به خانه بردند.


به گزارش نور معرفت به نقل از ایسنا، در ادامه مرور نقش ها و کارکترهای ماندگار جشنواره فجر و در آستانه برگزاری چهل و سومین دوره این رویداد، فیلم هایی از اصغر فرهادی، ابراهیم حاتمی کیا، رضا میرکریمی، پرویز شهبازی، داریوش مهرجویی، پوران درخشنده، کمال تبریزی، مجید مجیدی، تهمینه میلانی، کیومرث پوراحمد، کامبوزیا پرتوی و احمدرضا درویش بازخوانی می شوند که در دوره های ۲۱ تا ۳۰ جشنواره فجر به نمایش درآمدند.
در این فیلمها نقش هایی خلق شدند که داستانشان با بازیهای به یادماندنی بازیگران آنها در خاطر مانده است و به انحاء مختلف در فضای مجازی یاداوری می شوند.
در ادامه برخی ازا این کارکترها و فیلمها مرور می شوند.

بیست ویکمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۱

۱. کاراکتر: پیرمرد/ بازیگر: فرامرز قریبیان

فیلم: «رقص در غبار» / نویسندگان: اصغر فرهادی، محمدرضا فاضلی، علیرضا بذرافشان/ کارگردان: اصغر فرهادی
«رقص در غبار» اولین ساخته سینمایی اصغر فرهادی و نخستین حضور او به عنوان کارگردان است که در بیست ویکین جشنواره فیلم فجر به ثبت رسید. فرهادی در نخستین تجربه خود توانست برای این فیلم جایزه ویژه هیأت داوران را بگیرد.
مفهوم «قضاوت» که در تمام کارهای فرهادی به چشم می خورد در نخستین فیلمش هم نمود دارد. داستان در رابطه با «نظر» و «ریحانه» پس از تجربه عشقی پرشور است که باهمدیگر ازدواج می کنند، اما همه چیز به سرعت دگرگون می شود و به علت برچسب های درست و غلطی که به مادر ریحانه زده می شود و سبب بدنامی او شده، «نظر» به دنبال فشار خانواده و اجتماع اطرافش مجبور به طلاق دادن ریحانه می شود. نظر پس از این اتفاق سرگردان می شود و به دل بیابان می زند و با پیرمردی که شغلش مارگیری است آشنا می شود. قریبیان در نقش پیرمرد روی دیگری از هنرنمایی خویش را به رخ کشید. نکته جالب توجه در رابطه با نقش پیرمرد اینست که گزینه اول فرهادی برای این نقش پرویز پرستویی بود که او این پیشنهاد را رد می کند اما سال ها بعد خود پرستویی با بازگویی ماجرا، برای عدم پذیرش این نقش پشیمان ابراز پشیمانی می کند.

۲. کاراکتر: قدرت/ بازیگر: حبیب رضایی

فیلم: «اینجا چراغی روشن است» / نویسنده و کارگردان: سیدرضا میرکریمی

قدرت، جوان عقب مانده و ساده دلی است که همراه با متولی امامزاده ای واقع در یک روستا زندگی می کند. متولی از اینکه مردم روستا نسبت به امامزاده خونسرد هستند ناراحت است و آنرا به کم ایمانی مردم نسبت می دهد، اما مردم اعتقاد دارند امامزاده تابحال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی به طور موقت به شهر می رود و با عنایت به این که هیچ کس حاضر نشده در طول این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می گذارد. قدرت که می تواند ارواح مردگان قبرستان کنار امامزاده را درک کند، متوجه مشکلات زندگی آدم های روستا می شود و از اموال امامزاده برای حل این مشکلات استفاده می نماید و طولی نمی کشد که بنای امامزاده خالی از فرش و سقف و دیوار و پول می شود. یک شب دختر چوپان روستا، گله هایش پراکنده شده اند و قدرت که به او علاقه دارد، تمام شب را چراغ به دست می ایستد تا تمام گله به دور او و داخل امامزاده جمع شوند. بامداد فردایش، قدرت با قطار عازم مقصدی می شود که از نظر او محل اقامت «آقا» است.
حبیب رضایی برای این نقش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد.

۳. کاراکتر: آیدا/ بازیگر: مریم پالیزبان

فیلم: «نفس عمیق» / نویسنده و کارگردان: پرویز شهبازی

منصور و کامران در صورتیکه با ماشینی که دزدیده اند در خیابان چرخ می زنند با دختری به نام آیدا آشنا می شوند. منصور دلبسته او می شود. آیدا دختری پرشور و ظاهرا امیدوار به زندگی است. او برای مدتی سبب می شود منصور ناراحتی و مشکلات زندگی اش را فراموش کند و از حالت منفعلی که داشت بیرون رود اما سکوت و اندوه کامران و گرایش او به مرگ همچنان دغدغه منصور است. تا اینکه وضع جسمانی کامران به هم می ریزد و در بیمارستان می میرد. منصور این دفعه گرفتار ناامیدی کامل می شود. از سویی آیدا را که به رابطه اش با منصور پی برده اند از خوابگاه اخراج می کنند. او هم ناامید شده و می گوید مقرر است برایش خواستگار بیاید، اما با پیشنهاد منصور به شمال می روند. در انتها به نظر می رسد که ماشین آنها گرفتار تصادف شده و در سد غرق می شود. این در واقع همان نمای اول فیلم است، اما در نمای آخر، آنها با ماشین در جاده مه گرفته کوهستانی دور می شوند.
مریم پالیزبان برای این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین نقش اول زن شد.
۴. کاراکتر: حاج صفدر/ بازیگر: جمشید هاشم پور
فیلم: «واکنش پنجم» / نویسنده و کارگردان: تهمینه میلانی
«واکنش پنجم» یکی از فیلمهای زنانه میلانی است که به در دورانی خاص به مسائل و مشکلات زنان پرداخت.
فرشته، معلم مدرسه، همسرش سعید را در یک سانحه تصادف از دست می دهد. پدرشوهرش حاج صفدر مردی ثروتمند و بانفوذ و صاحب یک بنگاه حمل و نقل است. او به فرشته می گوید حالا که سعید مرده، دیگر با خانواده آنها نسبتی ندارد و چون حاج صفدر دو پسر مجرد در خانه دارد و فرشته هم به آنها نامحرم است باید خانه آنها را ترک کند. در ضمن او حاضر نیست سرپرستی دو فرزند سعید را به مادرش (فرشته) بسپارد، مگر این که با برادر شوهرش مجید ازدواج کند. فرشته نمی پذیرد و مجبور می شود بچه ها را ترک کند و به خانه پدرش برود. حاج صفدر اجازه می دهد فرشته فقط روزهای پنج شنبه بچه ها را پیش خودش ببرد. در یکی از اینروزها پسر فرشته می گوید حاج صفدر می خواهد آنها را به اصفهان پیش عمه شان بفرستد. فرشته مشکلش را با همکارانش که با هم دوره دیدارهای ماهانه دارند، مطرح می کند. با همفکری آنها تصمیم می گیرد با بچه هایش به دبی فرار کند، اما در روز حرکت حاج صفدر که از قضیه آگاه شده جلوی آنها را می گیرد. فرشته مجدداً تصمیم به فرار می گیرد و با کمک دوستش ترانه به ویلای برادر دوستش در ساوه می روند. حاج صفدر که از غیبت فرشته و نوه هایش آگاه شده، عکس آنها را به راننده های کامیون هایش می دهد و عاقبت پیدایشان می کند. او از راه کنترل راه های هوایی موفق می شود راه فرار فرشته را ببندد و از سویی به کمک یکی از دوستانش اجازه کنترل تلفن های دوستان فرشته را به دست می آورد. فرشته و بچه ها از ساوه به شیراز فرار می کنند، در صورتیکه حاج صفدر در تعقیب آنهاست. از آنجا به بوشهر و خانه پیرزنی می روند که می خواهد آنها را از طریق دریا به آن سوی آب ها بفرستد، غافل از این که حاج صفدر مخفی گاه فرشته و بچه ها را پیدا کرده و توسط آدم هایش آنها را زیر نظر دارد. فرشته بالاخره بازداشت می شود و مجید پسر حاج صفدر به پدرش اعتراض می کند که اگر او هم ازدواج کرد و مرد، با همسر و فرزندانش همینطور رفتار خواهد شد؟ حاج صفدر که متحول شده به سراغ فرشته می رود و می گوید اجازه می دهد به خانه برگردد و از بچه هایش مراقبت کند، ولی یک شرط دارد...
جمشید هاشم پور برای این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
۵. کاراکتر: روزبه/ بازیگر: پرویز پرستویی
فیلم: «دیوانه ای از قفس پرید» / نویسنده و کارگردان: احمدرضا معتمدی
معتمدی بعد از ۲۰ سال از ساخت این فیلم با ابراز تعجب از سرکوب فیلم «دیوانه ای از قفس پرید» به علت استفاده از اقتباس اظهار داشت: دغدغه من همواره فلسفه بوده و با وارد کردن ضرب المثل های موجود در زبان به این فیلم تلاش داشتم تا اثبات کنم که ما در کشور، شاهد نوعی مدرنیته بی ریشه هستیم.
داستان فیلم در رابطه با یلدا با روزبه، جانباز جنگ است که ازدواج کرده اما بیماری روزبه تشدید می شود و او را در یک آسایشگاه برای مراقبت و درمان بستری می کنند. یلدا باآنکه علاقه زیادی به روزبه دارد اما در مورد رابطه اش گرفتار تردید شده است. روزبه که در دادگستری کار می کند، پیگیر پرونده های مفاسد اقتصادی ست. مستوفی، عموی یلدا، در سالهای بعد از جنگ از راه اعمال خلاف و رباخواری و قاچاق و اختلاس ثروت؛ و نفوذ زیادی به دست آورده است پسرخوانده مستوفی دلباخته یلداست و می خواهد با استفاده از نفوذ پدرش با یلدا ازدواج کند. مستوفی هم تلاش دارد با استفاده از وضعیت به هم ریخته روحی یلدا و بیماری روزبه، سبب جدایی آنها شود.
پرویز پرستویی برای این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم فجر شد.
بیست ودومین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۲
۶. کارکتر: فرزین/ بازیگر: بهرام رادان
فیلم: «شمعی در باد» / نویسندگان: محمدهادی کریمی، پوران درخشنده/ کارگردان: پوران درخشنده
بهرام رادان برای بازی در این فیلم نخستین سیمرغ بازیگری خویش را در قسمت بهترین بازیگر نقش اول دریافت کرد. فرزین دانشجوی انصرافی است که پدر و مادرش از هم جدا شده اند و او با مادرش زندگی می کند. مادر فرزین قصد ازدواج مجدد دارد و فرزین هم بین رفتن به خارج از کشور و انواع و اقسام پریشانی ها و اضطراب ها تنها مانده و کسی او را درک نمی نماید. او به صورت اتفاقی با آیدا که مدیر یک مؤسسه خیریه است آشنا می شود و قرار می شود برای او سایت راه اندازی کند. به تدریج رابطه آنها عمیقتر می شود و فرزین پی می برد که آیدا می تواند او را به آرامش برساند.
۷. کاراکتر: فیروزه/ بازیگر: ترانه علیدوستی
۸. کاراکتر: ابوالقاسم/ بازیگر: فرامرز قریبیان
فیلم: «شهر زیبا» / نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی
علا و فیروزه عاشق و معشوق همدیگر هستند. در کانون اصلاح و تربیت شهر زیبا نوجوانان زندانی با خواست «اعلا» جمع می شوند تا هجدهمین سالروز تولد «اکبر» را جشن بگیرند. اکبر متهم است دو سال پیش دختری را کشته و حالا زمان قصاص اوست و دوستش اعلا و فیروزه پس از آزادی در تلاش هسند تا رضایت خانواده مقتول را بگیرد و دوستش را از طناب دار نجات دهد اما علا در این جریان ناخواسته عاشق خواهر اکبر می شود. ابوالقاسم که پدر مقتول است شرط رضایت خویش را منوط به ازدواج علا با دخترش می کند. حالا علا باید تصمیم بگیرد که قید عشقش با فیروزه را بزند و یا از نجات رفیقش برای قصاص دست بردارد.
ترانه علیدوستی برای نقش فیروزه نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول شد. هم چنین فرامرز قریبیان نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
۹. کاراکتر: رضا مارمولک/ بازیگر: پرویز پرستویی
فیلم: «مارمولک» / نویسنده: پیمان قاسم خانی بر مبنای طرحی از منوچهر محمدی/ کارگردان: کمال تبریزی
منوچهر محمدی با پیمان قاسم خانی ایده ای را مطرح می کند. محمدی به قاسم خانی می گوید ایده ام اینست که یک دزد چطور می تواند یک روحانی شود؟ قاسم خانی با همین ایده تک خطی فیلم نامه مارمولک را می نویسد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم نامه را دریافت می کند. مارمولک از پرحاشیه ترین فیلمهای سینمای ایران است.
پرویز پرستویی از هیأت داوران جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد. این نخستین بار در تاریخ جشنواره فیلم فجر بود که هیأت داوران برای بخش بازیگری جایزه هیأت داوران اختصاص می دهند. تا قبل از این از بازیگرانی که نامزد دریافت جایزه بودند و سیمرغ نصیب شان نمی شد فقط تقدیر به عمل می آمد.
دیالوگ های ماندگار از فیلم «مارمولک»
- خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست، خدا، خدای آدم های خلاف کار هم هست و فقط خود خداست که مابین بندگانش فرقی نمی گذارد فی الواقع خداوند اند لطافت اند بخشش اند بیخیال شدن و اند چشم پوشی و اند رفاقت است. رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت می گذارد. اگر آدم ها مرام داشته باشند هیچگاه دزدی نمی کنند ولی متاسفانه گاها آدم ها تک خوری می کنند و این بدِ روزگار است … بایستی ما یک فکری به حال اهلی شدن آدم ها بکنیم اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن و این تنها راه رسیدن به خداست و خیلی هم مهم می باشد.
- آقا جان بهشت که زورکی نمی شه! آنقدر فشار می دین که از اون ور جهنم می زنه بیرون!
۱۰. کاراکتر: زینال/ بازیگر: پژمان بازغی
فیلم: «دوئل» / نویسنده و کارگردان: احمدرضا درویش
بازغی نقش های مختلفی در سینما داشته ولی شاید نقش زینال تنها بازی خاص و ماندگار وی در سینما باشد. داستان فیلم حول یک گاوصندوق می چرخد. در بحبوحه جنگ عده ای تلاش می کنند از خروج یک گاو صندوق از کشور جلوگیری نمایند. نقش اول فیلم، زینال، در این میان به حسن نیت آنها شک کرده و تلاش می کند گاو صندوق را از چنگ آنها در بیاورد. گاو صندوق در اروند غرق می شود و زینال اسیر می شود. داستان فیلم ۲۰ سال بعد و بعد از آزادی زینال ادامه خواهد یافت و در حین درگیری برای تصاحب گاوصندوق حقایقی کهنه را آشکار می شود.
پژمان بازغی برای این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
۱۱. کاراکتر: مادر/ بازیگر: گلاب آدینه
۱۲. کاراکتر: مش مریم/ بازیگر: فریده سپاه منصور
۱۳. کاراکتر: یدالله/ بازیگر: حسن پورشیرازی
۱۴. کاراکتر: یوسف/ بازیگر: پارسا پیروزفر
۱۵. کاراکتر: دکتر/ بازیگر: امین حیایی
فیلم: «مهمان مامان» / نویسندگان: هوشنگ مرادی کرمانی، داریوش مهرجویی، وحیده محمدی فر بر مبنای داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی/ کارگردان: داریوش مهرجویی
«مهمان مامان» یکی از ایرانی ترین فیلم هایی است که فرهنگ میهمان نوازی و خانوادگی و همسایگی ایران را به خوبی نشان میدهد.
ماجر از این مقرر است که در آستانه ی ورود مهمانان، مادر دستپاچه و نگران است. با وجود تلاش او برای آماده کردن شرایط، وضعیت آشفته ای حاکم است. هنوز پدر نیامده و هر لحظه امکان دارد خواهرزاده ی مادر و نوعروسش سر برسند. دقایقی بعد از ورود پدر (یدالله)، میهمانان سر می رسند و این تازه آغاز ماجراست. یدالله خاطرات خصوصی زندگی اش را بدون ملاحظه برای عروس و داماد بازگو می کند و اصرار او بر ماندن مهمانان، مادر را کلافه کرده، چون در خانه وسایل پذیرایی وجود ندارد. امیر ـ پسر کوچک خانواده ـ که برای جا به جا کردن ماشین پسرخاله بیرون رفته، دیر می کند و خبر می رسد که مسافر سوار کرده است! صدیقه، زن حامله ای است در همسایگی آنها، بعد از دور ریختن مواد مخدر شوهر معتادش یوسف کتک سختی از او می خورد و پسرخاله که مادر مدام او را «جناب سرهنگ» خطاب می کند، با یوسف درگیر می شود. بعد از آن، یدالله برای سرگرم کردن میهمانان از خاطرات گذشته اش می گوید و با آنها مشغول تماشای فیلم می شود. با ماندنی شدن مهمانان، اضطراب مادر برای تهیه ی شام بیش تر و بیش تر می شود. بدین سبب همه ی ساکنان خانه به تکاپو می افتند. اهمیت مرغ در سفره برای مادر حیاتی می باشد، ولی مش مریم (یکی از همسایه ها) دلش نمی آید یکی از جوجه هایش را برای تأمین شام به کشتن بدهد. پس امیر به همراه دوستش، از مغازه ی پدر او مخفیانه مرغ و ماهی برمی دارد، ولی سر بزنگاه پدر می رسد و پسرش را تنبیه می کند و امیر ناکام به خانه برمی گردد. یوسف که پدر و مادر ثروتمندی دارد، به همراه امیر به خانه ی پدری اش می رود و در بین پرسش های دائمی پدر و نفرین های متوالی مادر که معتقد می باشد صدیقه پسرش را معتاد کرده، از یخچال آنها انواع مواد خوراکی مورد نیاز را بر می دارد و بازمی گردند. بعد از اینکه همسایگان دیگر هم تا سر حد امکان مواد مورد نیاز شام ایده آل مادر را تهیه می کنند، پدر دوست امیر هم پشیمان می شود و مرغ و ماهی ها را به در خانه ی آنها می آورد. عاقبت شام آماده می شود و همه ی ساکنان خانه بر سر سفره می نشینند. بعد از صرف شام، میهمانان که آماده ی رفتن هستند با اصرار ابلهانه ی یدالله برای ماندن پا سست می کنند و مادر که دیگر در آستانه ی جنون قرار گرفته از حال می رود. او را به بیمارستان می برند و استراحت مطلق برایش تجویز می شود. بعد از بازگشت، عروس و داماد را برای خواب در اباقی جداگانه جای می دهند. همسایه ها هم به خانه هایشان می روند و چراغ ها یک به یک خاموش می شودند.
فریده سپاه منصور برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. گلاب آدینه و حسن پورشیرازی هم به ترتیب نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین بازیگر نقش اول مرد شدند.
پارسا پیروز فر با نقش یوسف در «مهمان مامان» نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
بیست وسومین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۳
۱۶. کاراکتر: هوشنگ شفق/ بازیگر: حمید فرخ نژاد
۱۷. کاراکتر: ارغوان کامرانی/ بازیگر: خزر معصومی
۱۸. کاراکتر: محسن/ بازیگر: کوروش تهامی
۱۹. کاراکتر: مافوق هوشنگ/ بازیگر: رضا بابک
فیلم: «به رنگ ارغوان» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا
«به رنگ ارغوان» همچون آثار حاتمی کیا است ک سابقه توقیف دارد. نکته جالب در رابطه با این فیلم اینست که «به رنگ ارغوان» در دو دوره از جشنواره فیلم فجر متقاضی حضور بود؛ دوره ۲۳ برای نخستین بار که توقیف شد و در بیست وهشتمین جشنواره فیلم دومین بار که چنین اتفاقی در تاریخ جشنواره فیلم فجر بی سابقه بوده است.
«شفق» یکی از اعضای گروه سیاسی که اوائل انقلاب از ایران خارج شده، بعد از سال ها تصمیم می گیرد برای دیدن دخترش «ارغوان» که دانشجوی دانشکده جنگل داری است، مخفیانه به ایران بازگردد. یکی از مأمورین امنیتی به نام «هوشنگ»، به عنوان دانشجو وارد دانشکده می شود و از امکانات مدرن امنیتی استفاده می نماید با کنترل ارغوان، شفق را به دام اندازد. در این بین بین او و ارغوان رابطه ای عاطفی به وجود می آید
۲۰. کاراکتر: یوسف/ بازیگر: پرویز پرستویی
فیلم: «بید مجنون» / نویسندگان: سید ناصر هاشم زاده، مجید مجیدی، فواد نحاس/ کارگردان: مجید مجیدی
مردی بعد از سال ها، طی عمل جراحی که در خارج از کشور انجام می گیرد، بینایی خویش را بازمی یابد و در ادامه با مشکلاتی در زندگی مواجه می شود نابینایی که از ۸ سالگی بینایی خویش را از دست داده است امیدی می یابد برای دیدن باردیگر رنگ ها و خطوط زندگی عادی. یوسف در تصور آن که با یافتن بینایی خود به خود حقیقی دست خواهد یافت و بعد از آن خواهد توانست ارتباطی در خور خود با خدای خود برقرار نماید با خدای خویش عهد می بندد که در صورت توان مجدد برای بینایی در راه خداوند زندگی کند و آن زندگی ساده و متمرکزی که تا بحال داشته است را با این امکان و فرصتی که مجدداً در اختیارش قرار خواهند داد غنی تر سازد و رشد دهد. اما وقتی در وضعیت واقعی قرار می گیرد و زرق و برق زندگی را مشاهده می کند همچون بید بر سر ایمان خویش می لرزد.
پرویز پرستویی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را دریافت کرد.
۲۱. کاراکتر: عادل مشرقی/ بازیگر: خسرو شکیبایی
۲۲. کاراکتر: لیلا سازگار/ بازیگر: لیلا حاتمی
۲۳. کاراکتر: حمید دوست دار/ بازیگر: محمدرضا شریفی نیا
فیلم: «سالاد فصل» / نویسندگان: خسرو شکیبایی، فریدون جیرانی/ کارگردان: فریدون جیرانی
نکته جالب توجه در این فیلم حضور خسرو شکیبایی به عنوان فیلمنامه نویس بود که با همکاری فریدون جیرانی آنرا به نگارش درآوردند. شکیبایی خودش در این فیلم به عنوان نقش مکمل مرد بازی کرد و نامزد سیمرغ بازیگری در این نقش شد. لیلا حاتمی هم برای این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
داستان فیلم در رابطه با دختری به اسم لیلا است که طی اتفاق هایی با حمید دوستدار آشنا می شود و این آشنایی مسیر جدیدی را پیش روی او قرار می دهد، غافل از اینکه عادل مشرقی دل بسته ی اوست.
دیالوگی از فیلم: عادل مشرقی(خطاب به لیلا): خیل خب بابا، خیل خب، زن ما نشو، نمی خواد زن ما بشی، ولی اگه خواستی زن یکی از این تاپاله ها بشی، یکی رو پیدا کن که خاطرتو بخواد، عینه من، پات بشینه، یکی رو پیدا کن حالتو نگیره، مثل من، اذیتت نکنه، یه تاپاله ای که آدم باشه، هر موقع که یه تاپاله این شکلی پیدا کردی بیا سراغ من، اونوقت خودم دستتو میذارم تو دستش، نوکرتم هستم، برات عروسی میگیرم، بابا کرمم می رقصم، به عصمت فاطمه زهرا این کارو می کنم.
۲۴. کاراکتر: دکتر محمود عالم/ بازیگر: مسعود رایگان
فیلم: خیلی دور، خیلی نزدیک/ نویسندگان: محمدرضا گوهری، سیدرضا میرکریمی/ کارگردان: سیدرضا میرکریمی
دکتر عالم، جراح برجسته مغز و اعصاب است و اعتقادی به خدا ندارد. او به علل مختلف فرزندش را فراموش کرده است. وی به شکل اتفاقی در شب تولد پسرش، سامان، از مریضی او که تومور مغزی است، آگاه می شود و بدنبال پسر ستاره شناسش در کویر به راه می افتد.
مسعود مجانی برای بازی در این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
۲۵. کاراکتر: ریحان/ بازیگر: فرشته صدرعرفایی
۲۶. کاراکتر: ناصر/ بازیگر: پرویز پرستویی
فیلم: «کافه ترانزیت» /نویسنده و کارگردان: کامبوزیا پرتوی
فیلم در مورد زنی به نام ریحان (فرشته صدر عرفایی) است که شوهر خویش را بتازگی از دست داده است. شوهر وی برای او فقط قهوه خانه ای در کنار جاده در نزدیکی ماکو به ارث گذاشته است. این زن تلاش می کند تا استقلال خویش را حفظ کند ولی برادر شوهرش ناصر (پرویز پرستویی) در جلوی پای این زن سنگ انداخته، تا ریحان را ناچار به ازدواج با خود کند.
فرشته صدرعرفایی برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
۲۷. کاراکتر: ننه گیلانه/ بازیگر: فاطمه معتمد آریا
فیلم: «گیلانه» / نویسندگان: فرید مصطفوی، رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب/ کارگردان: رخشان بنی اعتماد
این فیلم در بیست وسومین جشنواره فیلم فجر در قسمت خارج از مسابقه به نمایش درآمد. داستان نگاهی به اوایل جنگ و اعزام نیروهای جوان به جبهه دارد. ننه گیلانه به همراه پسر و دختر جوانش در کوران جنگ و در بمباران های تهران، زندگی دشواری را می گذرانند.
۲۸. کاراکتر: قیس/ بازیگر: هومن سیدی
۲۹. کاراکتر: ملا عسلی، گاریچی، آسیابان/ بازیگر: رضا کیانیان
«یک تکه نان» / نویسنده: محمدرضا گوهری/کارگردان: کمال تبریزی
هومن سیدی با بازی در این فیلم توانست خویش را به عنوان بازیگری توانمند نشان دهد و مهم ترین حضور جدی اش در زمینه بازیگری بود. سیدی در نقش جوان ساده ای است که با لباس سربازی که همراه یک پیر مرد معتمد مردم که دارای غرور و بداخلاق است، برای دیدن پیر زنی که به شکل معجزه آسایی توسط جوانی، قرآن را حفظ شده به روستایی می روند که در راه ماجراهایی رخ می دهد. رضا کیانیان در این فیلم سه نقش متفاوت را همزمان بازی کرد که بازی اش مورد توجه و تحسین قرار گرفت.
بیست وچهارمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۴
۳۰. کاراکتر: مهندس ناصر شفیعی/ بازیگر: پرویز پرستویی
۳۱. کاراکتر: حبیبه/ بازیگر: گلشیفته فراهانی
«پدر» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا
فیلم در رابطه با رابطه یک پدر بسیجی و دختر جوانش است که مین های باقی مانده از دوران جنگ سبب مجروح شدنش شده است.
پرویز پرستویی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را گرفت.
دیالوگی ماندگار از فیلم:
ناصر(خطاب با خدا): این پارو بگیر، پای حبیبه ام رو بهم پس بده. تو رو قسمت میدم. به خودت قسم راضی ام. خدا... خدا... من یه پدرم، من نمی تونم این وضعِ حبیبه رو تحمل کنم.
من جنگیدم نه اون، من اعتقاد داشتم نه اون. این پارو بگیر، پای حبیبه رو بهم پس بده. به خودِت قسم راضیم. [سرش رو روی زمین می کوبه و زار می زنه.]
۳۲. کاراکتر: مژده صفایی/ بازیگر: هدیه تهرانی
۳۳. کاراکتر: روح انگیز براتی/ بازیگر: ترانه علیدوستی
۳۴. کاراکتر: مرتضی سمیعی/ بازیگر: حمید فرخ نژاد
۳۵. کاراکتر: سیمین، زن همسایه/ بازیگر: پانته آ بهرام
فیلم: «چهارشنبه سوری» /نویسندگان: مانی حقیقی، اصغر فرهادی/ کارگردان: اصغر فرهادی
نزدیک عید است و همه مردم مشغول خانه تکانی و استقبال از سال نو هستند. دختر جوانی به نام روح انگیزکه خویش را آماده ازدواج می کند، در یک شرکت خدمات نظافتی کار می کند، روز چهارشنبه سوری از شرکت نظافت با او تماس می گیرند و او برای نظافت به خانه خانواده ای متوسط وارد می شود. فضای پرتنش و غم انگیز خانه، به همراه غوغای انفجار ترقه های چهارشنبه سوری فضایی بی ثبات و ناآرام به وجود آورده است.
مژده خانم خانه، در هیئتی سراپا سیاه پوش و با حرکاتی عصبی، حالتی غریب دارد. مژده به رابطه همسر خود و زن همسایه مشکوک شده و زندگی خانواده در آستانه نابودی است. دست آخر مرد، به ظاهر درنظر همسرش تبرئه می شود و قبل از عید آشتی می کنند؛ هرچند تنهایی و دوری آدم های قصه ادامه می یابد. اما در انتها فیلم مشخص می شود که سوءظن مژده به همسرش کاملا درست بوده است.
پانته آ بهرام و ترانه علیدوستی هر دو برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شدند. هدیه تهرانی هم برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
۳۶. کاراکتر: رضا شایسته/ بازیگر: منوچهر نوذری
۳۷. کاراکتر: ناصر/ بازیگر: ابوالفضل پور عرب
۳۸. کاراکتر: اشکبوس/ بازیگر: حمید لولایی
۳۹. کاراکتر: احد/ بازیگر: شهرام حقیقت دوست
فیلم: «چند می گیری گریه کنی؟»/ نویسندگان: محسن تنابنده، حسن وارسته/ کارگردان: شاهد احمدلو
«چند می گیری گریه کنی؟» آخرین نقش آفرینی مرحوم منوچهر نوذری بود. محسن تنابنده در این فیلم به عنوان فیلم نامه نویس حضور داشت. داستان در رابطه با پیرمردی به اسم رضا شایسته است که بعد از سال ها زندگی در غربت به ایران می آید تا بعد از مرگ در خاک وطنش آرام بگیرد. تنها نگرانی شایسته اینست که بعد از مرگش کسی نیست که برای او مراسم ختم بگیرد و برایش گریه کند...
حمید لولایی برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
بیست وپنجمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۵
۴۰. کاراکتر: عمو رحیم(راننده اتوبوس) / بازیگر: خسرو شکیبایی
۴۱. کاراکتر: عیسی/ بازیگر: مهرداد صدیقیان
«اتوبوس شب» / نویسنده: حبیب احمدزاده/ کارگردان: کیومرث پوراحمد
داستان فیلم در رابطه با سربازی نوجوان به نام عیسی است که مأمور شده به عنوان بلد راه، عده ای از اسیران عراقی را با همراهی یک اتوبوس و راننده اش به قرارگاه برساند. در طول مسیر اتفاق هایی تا رسیدن اتوبوس به قرارگاه پیش می آید. داستان فیلم در خلال یک شب روایت می شود و در همین فاصله زمانی و برپایه اتفاقات مسیر، رابطه ای میان نوجوان و راننده اتوبوس و اسرای عراقی شکل می گیرد.
مهرداد صدیقیان برای این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. خسرو شکیبایی هم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول را دریافت کرد.
دیالوگی ماندگار از فیلم:
عیسی: سال گذشته ۱۶ سالم بود بچه بودم، دو روز بعد بابام مرد. بازم ۱۶ سالم بود اما دیگه بچه نبودم!
۴۲. کاراکتر: مجید سوزوکی/ بازیگر: کامبیز دیرباز
۴۳. کاراکتر: بایرام/ بازیگر: اکبر عبدی
۴۴. کاراکتر: امیر/ بازیگر: ارژنگ امیرفضلی
۴۵. کاراکتر: بیژن/ بازیگر: امین حیایی
۴۶. کاراکتر: مصطفی/ بازیگر: علی اوسیوند
۴۷. کاراکتر: صالح/ بازیگر: محمدرضا شریفی نیا
۴۸. کاراکتر: مرتضی/ بازیگر: سیدجواد هاشمی
«اخراجی ها» / نویسنده: مسعود ده نمکی/ مشاور فیلمنامه: پیمان قاسم خانی/ کارگردان: مسعود ده نمکی
«اخراجی ها ۱» یکی از پرحاشیه ترین فیلمهای جشنواره فیلم فجر در دوره ۲۵ بود. این فیلم که سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردمی را دریافت کرد بعد از نمایش در جشنواره و در اکران عمومی پرفروش ترین فیلم آن سال شد. این فیلم یکی از پرکارکترین آثاری است که در سینمای ایران ماندگار شدند. هرچند که ادامه سری این فیلم فقط در گیشه موفق بود و به لحاظ کیفیت و شخصیت پردازی به بیراهه رفت.
۴۹. کاراکتر: سمیره/ بازیگر: باران کوثری
۵۰. کاراکتر: فواد/ بازیگر: حامد بهداد
۵۱. کاراکتر: رضا/ بازیگر: پوریا پورسرخ
فیلم: «روز سوم» / نویسنده: مهدی سجاده چی بر مبنای طرحی از حمید زرگر نژاد/ کارگردان: محمدحسین لطیفی
این فیلم، روایت واپسین روزهای مقاومت در قسمت غربی خرمشهر در سال ۱۳۵۹ است. سمیره و رضا، خواهر و برادری که همراه سایر مردم درحال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگ تر می شود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکسته است و نمی تواند فرار کند در خانه باقی می ماند، رضا تصمیم می گیرد سمیره را در حیاط خانه در یک موقعیت نسبتاً خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد. در این میان خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار وی در مدرسه خرمشهر هم بوده است، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه می آید و خانه رضا و سمیره را اشغال می کند و برای نگهبانی از آنجا هم دو مأمور قرار می دهد. در این میان رضا تلاش بر نجات دادن سمیره می کند که در نهایت برادر کوچک رضا و دوستانش و خودش شهید می شوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در می برد.
این داستان برداشتی آزاد از یک ماجرای واقعی بود که در آن همه عوامل زنده می مانند.
پوریا پورسرخ برای این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. شاید این نقش تنها بازی ماندگار این بازیگر در سینما تا به کنون باشد. حامد بهداد نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد و باران کوثری به شکل مشترک با فیلمی دیگر(خون بازی) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
۵۲. کاراکتر: امیر حسین/ بازیگر: خسرو شکیبایی
۵۳. کاراکتر: حوریه/ بازیگر: مریلا زارعی
فیلم: «دست های خالی» / نویسنده و کارگردان: ابوالقاسم طالبی
حوریه که سال هاست از اسارت پدرش، امیرحسین، به دست عراقی ها می گذرد، نسبت به خروج های بی موقع مادرش، مریم، از منزل مشکوک است و این شک با تلفن های ناشناسی که به او می شود و در آنها از تصمیم مریم برای ارتباط با یک مرد دیگر صحبت می شود افزایش خواهد یافت اما طولی نمی کشد حوریه متوجه می شود مادرش در طول این مدت به عیادت امیرحسین که بتازگی آزاد شده و در بیمارستان به سر می برد می رفته است. امیرحسین که دچار موج گرفتگی است به خانه بازمی گردد ولی ازدحام های پیرامونی و آلودگی های صوتی حالش را متشنج می کند، ضمن آن که تلفن های ناشناس این دفعه به او هم می شود و سلامتش را به مخاطره می اندازد. با پیشنهاد حوریه، همه تصمیم می گیرند مدتی از تهران دور باشند و به شمال بروند. در مسافرت عده ای از هم رزمان سابق امیرحسین هم به او ملحق می شوند. مزاحمت های تلفنی همچنان ادامه دارد و در یکی از آنها، به حوریه اعلام می شود که فیلم حاوی ارتباط غیراخلاقی مادرش با یک غریبه را از یک زن داخل رستورانی در شهر بگیرد. حوریه نزد زن جوان که معتاد است می رود و با او درگیر می شود و طی درگیری، شخصی ناشناس به زن معتاد چاقو می زند و او را می کشد و قتل به گردن حوریه می افتد و حکم اعدامش صادر می شود. امیرحسین از راه هم رزمانش متوجه می شود همه این ماجراها نقشه ای بود از سوی پدر یکی از بسیجی هایی که تحت تاثیر او به جبهه آمده و شهید شده و حالا پدر او درصدد انتقام جویی از امیرحسین است و با این نقشه انتقام خویش را گرفته و الان هم به خارج گریخته است. امیرحسین که از تعقیب این فرد توطئه گر ناامید شده، نزد سنجری، پدر دختر مقتول، می رود و از او می خواهد از قصاص حوریه صرف نظر کند، اما سنجری که یک معتاد الکلی از خدا بریده است، بعد از رفت و آمدهای مکرر امیرحسین، سر انجام به این شرط که او بتواند شفای پسر بیمارش را از امام حسین (ع) بگیرد، حاضر به گذشت می شود. امیرحسین یک شبانه روز دعا می کند و سر انجام معجزه رخ می دهد و پسر حالش خوب می شود.
بیست وششمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۶
۵۴. کاراکتر: طاهره/ بازیگر: هنگامه قاضیانی
فیلم: «به همین سادگی» / نویسندگان: شادمهر راستین، سیدرضا میرکریمی/ کارگردان: رضا میرکریمی
داستان در رابطه با سپری شدن یک روز زنی به نام طاهره که دو فرزند (پسر و دختر) کوچک دارد. طاهره به خاطر مشغله های کاری شوهرش که یک مهندس ساختمان است، احساس تنهایی می کند. از طرفی مشکلات در ارتباط با فرزندانش او را عصبی کرده است. او که از خانواده ای عشایری است دلش سخت هوای روستایشان را کرده. او به زنی افسرده تبدیل گشته که دلخوشی اش را در مرور خاطرات گذشته اش می بیند. او می خواهد برای مدتی خانواده را ترک کند و با برادرش به ولایتشان برود؛ اما شرایط طور دیگری رقم می خورد.
هنگامه قاضیانی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.
۵۵. کاراکتر: مینا/ بازیگر: ترانه علیدوستی
۵۶. کاراکتر: مرتضی/ محمدرضا فروتن
فیلم: «کنعان» / نویسندگان: مانی حقیقی، اصغر فرهادی/ کارگردان: مانی حقیقی
مینا که زمانی دانشجوی مرتضی بوده، بعد از ده سال زندگی مشترک با وی، تصمیم می گیرد از او جدا شود و برای ادامه تحصیل به کانادا برود، اما مرتضی که از این تصمیم ناخرسند است، تمام تلاش خویش را معطوف منصرف کردن او از تصمیمش می کند، تا این که روزی متوجه می شود مینا مبحث طلاقشان را با عزیز، مادر بیمار مرتضی، در میان گذاشته است.
محمدرضا فروتن برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم فجر شد.
دیالوگی از فیلم:
مینا (به مرتضی): بذار بهت بگم... من بامداد که پا می شم، دلم می خواد کسی باهام حرف نزنه... می خوام از خونه که برم بیرون، کسی منتظرم نباشه که برگردم... دل کسی واسم تنگ نشه... کسی منو نخواد... می خوام تنها باشم... دو روز دیگه پا می شم، نگاه می کنم، می بینم پیر شدم، دستام خالیه... هیچی از خودم ندارم... اگه ولم نکنی برم، دلم می پوسه اینجا...!
مرتضی: تو بند نمی شی اون طرف. سرت می خوره به سنگ برمی گردی.
مینا: اینا رو نگو مرتضی. اون همه سال که آذر(بازیگر: افسانه بایگان) نبود، من تک و تنها گلیم خودمو ازآب بیرون کشیدم، تازه، اومدیم و نشد، لااقل حسرتش رو نمی خورم، می گم تلاشمو کردم...
مرتضی: بی کس می شی مینا! بی کسی کم دردی نیست! من دوست دارم... عاشقتم...
۵۷. کاراکتر: کریم/ بازیگر: رضا ناجی
فیلم: «آواز گنجشک ها» / نویسندگان: مهران کاشانی، مجید مجیدی/ کارگردان: مجید مجیدی
فیلم به داستان مرد ساده و میانسالی به نام کریم می پردازد. وی در یک مزرعه پرورش حیوانات کار می کند و شیفته شترمرغهاست و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. برحسب اتفاق یکی از شترمرغها از مزرعه فرار می کند. کریم چند روزی جستجو می کند، اما موفق به یافتنش نمی شود و در نتیجه از کار اخراج می شود. این بهانه ای می شود که برای نخستین بار به شهر برود. در شهر از راه مسافرکشی با موتورسیکلت امرار معاش می کند. در شهر با حوادث زیادی روبرو می شود و تجارب زیادی پیدا می کند. در کوران این حوادث، شاهد تحول کریم هستیم.
رضا ناجی برای بازی در این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
۵۸. کاراکتر: جاوید/ بازیگر: شهاب حسینی
۵۹. کاراکتر: محیا/ بازیگر: الهام حمیدی
۶۰. کاراکتر: میرطاهر/ بازیگر: انوشیروان ارجمند
فیلم: «محیا» / نویسنده و کارگردان: اکبر خواجویی
جاوید دانشجوی پزشکی که از دیدن مردگان و خون بشدت هراس دارد، با دختری آشنا می شود که شرطی نا ممکن را برای ازدواج با او می گذارد و آن شستن ۷ مرده است!
شهاب حسینی برای این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد.
بیست وهفتمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۷
۶۱. کاراکتر: ایرج/ بازیگر: بهرام رادان
۶۲. کاراکتر: شکوه/ بازیگر: لیلا حاتمی
فیلم: «بی پولی» / نویسندگان: هادی مقدم دوست، حمید نعمت الله/ کارگردان: حمید نعمت الله
داستان فیلم در رابطه با زوجی جوان است که درگیر یک دوره بیکاری و بی پولی می شوند و تلاش در حل مشکلات دارند، اما تلاش آنها اوضاع را پیچیده تر می کند.
لیلا حاتمی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.
۶۳. کاراکتر: کوروش زند/ بازیگر: شهاب حسینی
۶۴. کاراکتر: رها عظیمی/ بازیگر: فتانه ملک محمدی
فیلم: «سوپر استار» / نویسنده و کارگردان: تهمینه میلانی
کوروش زند یک سوپراستار جوان سینما است که موفقیت و شهرت، او را به آدمی مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبدیل نموده. سر صحنه فیلمبرداری یکی از فیلم هایش دختر نوجوانی تلاش می کند خودش را به او نزدیک کند و کوروش، دخترک را که خودش را رها عظیمی معرفی می کند، به خانه اش می برد.
شهاب حسینی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در بیست وهفتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
۶۵. کاراکتر: الی/ بازیگر: ترانه علیدوستی
۶۶. کاراکتر: احمد/ بازیگر: شهاب حسینی
۶۷. کاراکتر: سپیده/ بازیگر: گلشیفته فراهانی
۶۸. کاراکتر: علیرضا/ بازیگر: صابر ابر
فیلم: «درباره الی...»/ نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی
داستان فیلم در رابطه با الی به کارگردانی اصغر فرهادی روایت گر زندگی چند خانواده است که برای گذراندن تعطیلات به شمال کشور سفر کرده اند. دوستان احمد که بعد از سال ها زندگی در آلمان به ایران بازگشته، در تلاش هستند تا همسری را برای او بیابند. «درباره الی» نقطه عطفی برای اصغر فرهادی بود که به عنوان کارگردان مطرح در زمینه بین المللی بطور جدی تری پا بگذارد.
شهاب حسینی در دوره ۲۷ جشنواره برای بازی در این فیلم هم نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. هم چنین ترانه علیدوستی برای نقش الی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
مسیر بازیگری صابر ابر با بازی در این فیلم مسیر دستخوش تغییرات مثبتی شد و به عنوان بازیگری توانمند عنوان شد. ابر در این دوره از جشنواره و برای بازی در فیلم «درباره الی» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
دیالوگ مشهور «درباره الی» که احمد به الی می گوید: «یه پایان تلخ، بهتر از یه تلخی بدون پایانه!» همچنان مورد توجه و پرکاربرد است.
بیست وهشتمین جشنواره فیلم فجر-بهمن ۱۳۸۸
۶۹. کاراکتر: سیدرضا/ بازیگر: بهروز شعیبی
۷۰. کاراکتر: زهرا/ بازیگر: نگار جواهریان
فیلم: «طلا و مس» / نویسنده: حامد محمدی/ کارگردان: همایون اسعدیان
سیدرضا طلبه ای است که بتازگی با خانواده اش به تهران آمده، تا در کلاس های استاد اخلاقی که وصف او را بسیار شنیده است شرکت نماید اما متوجه بیماری اسکلروز چندگانه همسرش زهرا می شود و به ناچار برای تهیه هزینه درمان او تغییراتی در سبک زندگی خود می دهد.
نقش سیدرضا در این فیلم که بر عهده بهروز شعیبی بود تنها بازی قابل توجه وی در کارنامه بازیگری اش هست که آنرا مدیون اعتماد همایون اسعدیان به وی است.
نگار جواهریان برای بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
۷۱. کاراکتر: نیما بیاتی/ بازیگر: محسن تنابنده
۷۲. کاراکتر: میترا/ بازیگر: هدیه تهرانی
فیلم: «هفت دقیقه تا پاییز» / نویسنده: محسن تنابنده/ کارگردان: علیرضا امینی
مردی با خانواده اش برای سفر کاری همسرش به شمال می روند و در راه تصادف می کنند و دخترش سارا براثر تصادف فوت می کند. همسرش جنازه دخترش را برمی دارد و از همگی مخفی می کند.
محسن تنابنده برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد. هدیه تهرانی هم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
بیست ونهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۹
۷۳. کاراکتر: نادر/ بازیگر: پیمان معادی
۷۴. کاراکتر: سیمین/ بازیگر: لیلا حاتمی
۷۵. کاراکتر: پدر نادر/ بازیگر: علی اصغر شهبازی
۷۶. کاراکتر: حجت/ بازیگر: شهاب حسینی
۷۷. کاراکتر: راضیه/ بازیگر: ساره بیات
۷۸. کاراکتر: ترمه/ بازیگر: سارینا فرهادی
فیلم: «جدایی نادر از سیمین» / نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی
فرهادی در رابطه با ایده ی این فیلم در مصاحبه ای اظهار داشته بود: من یک تصویری در ذهن خود داشتم که بعدها متوجه شدم از ماجرایی شکل گرفته که زمانی برادرم برایم تعریف کرده بود؛ مرد میان سالی که پدر پیر و دچار آلزایمر خویش را تنهایی حمام می کند. این تصویر مانند دکمه ای بود که من را وادار کرد برایش کت بدوزم!
این فیلم روایت گر داستان زوجی است که در آستانه طلاق هستند و با ترک خانه توسط سیمین، نادر زنی آبستن را برای مراقبت از پدرش که دچار آلزایمر است به خانه می آورد. با این ورود اتفاقاتی رقم می خورد که سرنوشت دو خانواده را تحت شعاع قرار می دهد.
فرهادی برای این فیلم برنده بهترین فیلم خارجی در جشنواره های اسکار، گلدن گلوب و سزار شود. اصغر فرهادی برای این فیلم نامزد بهترین فیلمنامه اسکار هم شد در نهایت او توانست اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را دریافت کند. نخستین نمایش «جدایی نادر از سیمین» در بیست ونهمین جشنواره فیلم فجر بود.
پیمان معادی بعد از بازی در این فیلم به یکی از مهم ترین بازیگران سینمای ایران تبدیل شد. از حاشیه های این جشنواره میتوان به نامزد نشدن پیمان معادی در قسمت بازیگری اشاره نمود که باعث تعجب منتقدان و مردم شد. ساره بیات برای این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد. شهاب حسینی هم در نقش حجت دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد. سارینا فرهادی هم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
لیلا حاتمی در نقش سیمین نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
۷۹. کاراکتر: وحید جبلی/ بازیگر: رضا عطاران
۸۰. کاراکتر: بیتا دارابی/ بازیگر: ویشکا آسایش
فیلم: «ورود آقایان ممنوع» / نویسنده: پیمان قاسم خانی/ کارگردان: رامبد جوان
یکی از کمدی های خوب سینما «ورود آقایان ممنوع» بوده که در آن مدیر یک دبیرستان دخترانه با ورود دبیر مرد به دبیرستان بشدت مخالف است. این درحالیست که دبیر شیمی دانش آموزان برای شش ماه مرخصی می گیرد و مدیر مدرسه مجبور می شود به جهت اینکه دانش آموزان بتوانند به المپیاد شیمی برسند از یک دبیر مرد استفاده نماید، که ماجرا از همین جا آغاز می شود. «ورود آقایان ممنوع» یکی از موفق ترین فیلمهای سینمای ایران در ژانر کمدی است.
ویشکا آسایش برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
۸۱. کاراکتر: پسندیده/ بازیگر: نگار جواهریان
۸۲. کاراکتر: عزت الله (دایی خانواده) / بازیگر: سعید پورصمیمی
۸۳. کاراکتر: حاج ناصر/ بازیگر: فرهاد اصلانی
فیلم: «یه حبه قند» / نویسنده: محمدرضا گوهری/کارگردان: سیدرضا میرکریمی
سکوت خانه باغ قدیمی با ورود چهار خواهر و خانواده هایشان می شکند. آنها برای ازدواج خواهر کوچکشان پسندیده، با پسر یکی از خان های آنجایی که در کربلاست، به خانهٔ کودکیشان که در واقع خانه داییشان است برگشته اند. ظاهراً همه از وصلتی که مقرر است صورت بگیرد راضی هستند به جز دایی. قاسم، فرزند خوانده دایی خواستگار قبلی پسندیده است که عاشق همدیگر هستند و درحال گذراندن خدمت سربازی در شهر دیگر است، بامداد روز عقد، دایی درحال خوردن صبحانه با یک حبه قند خفه می شود و می میرد. عروسی تبدیل به عزا می شود و همه چیز به هم می ریزد. عصر آن روز با آمدن قاسم همه چیز باردیگر در هم می پیچد. در نهایت قاسم با دیدن وسایل عقد بدون خداحافظی می رود و پسند هم پس از آن با پوشیدن لباس مشکی، به همه می فهماند که نمی خواهد با نامزدش ازدواج کند.
موسیقی متن این فیلم ساخته محمدرضا علیقلی یکی از ماندگارترین قطعات موسیقی سینمای ایران است.
۸۴. کاراکتر: مادر خانواده/ بازیگر: فاطمه معتمد آریا
۸۵. کاراکتر: رضا/ بازیگر: پارسا پیروزفر
۸۶. کاراکتر: احسان/ بازیگر: صابر ابر
۸۷. کاراکتر: یلدا/ بازیگر: نگار جواهریان
فیلم: «اینجا بدون من» / نویسنده و کارگردان: بهرام توکلی
بهرام توکلی فیلم نامه این اثر را با اقتباسی از نمایشنامه «باغ وحش شیشه ای» اثر تنسی ویلیامز به نگارش درآورد. فیلم داستان خانواده ای است متشکل از مادر (فاطمه معتمدآریا) و دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار می کشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تأمین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان با بازی (پارسا پیروزفر) زندگی آنان را دستخوش تغییراتی می کند.
فاطمه معتمد آریا برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
دیالوگی از این فیلم:
احسان(خطاب به مادر): میدونی از شر این همه مشکل چه جوری میشه خلاص شیم مامان؟ یه شب، یه شام درست و حسابی بپزی بخوریم، بعد سر فرصت تمام درزهای در و پنجره ها رو بگیریم. یکیمون شیر گاز و باز کنه. بریم بخوابیم. بامداد نشده تمام مشکلاتمون پریده!
سی اُمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۹۰
۸۸. کاراکتر: مادر رضا/ بازیگر: اکبر عبدی
فیلم: «خوابم میاد» / نویسنده: احمد رفیع زاده بر مبنای طرحی از حمید نعمت الله/ کارگردان: رضا عطاران
حمید نعمت الله در مصاحبه ای با فریدون جیرانی در سالهای اخیر در رابطه با فیلم نامه «خوابم میاد» اظهار داشته بود: فیلم «خوابم میاد» برپایه فیلم نامه معصومه بیات تولید شده. او گفته: «خوابم میاد» رضا عطاران را معصومه بیات نوشت و من هم کمکش کردم. در واقع فقط سکانس آخر را تغییر داده بودند که اتفاقا همان سکانس آخر هم کار را خراب کرد. وقتی اعتراض کردم، گفتند نریشن مال بچیگی خودمان است در صورتیکه کل فیلم نامه کامل را ما نوشتیم. چندوقت پیش رفتم باردیگر چک کردم ببینم مونولوگ ابتدایی کار ما بوده یا نه؟ دیدم نه کاملا متعلق به ما بود.»
نکته جالب توجه دیگر این فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور اکبر عبدی بود که در این فیلم نقش یک زن را بازی کرده بود اما جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد. اکبر عبدی هنگام دریافت جایزه گفت تهیه کننده کار مخالف حضور من بود و رضا عطاران من را انتخاب نمود. «خوابم میاد» نخستین فیلم سینمایی رضا عطاران به عنوان کارگردان است.
۸۹. کاراکتر: امیر/ بازیگر: بهرام رادان
فیلم: «پل چوبی» / نویسندگان: مهدی کرم پور، خسرو نقیبی/ کارگردان: مهدی کرم پور
فیلم پل چوبی داستان امیر و شیرین است که در بحبوحه انتخابات، تصمیم به مهاجرت دارند. شیرین مقرر است به دبی سفر کند و استاد قدیمی خویش را ببیند و امیر به علت مشکلاتی نمی تواند او را همراهی کند. در این بین خواهر امیر دستگیر می شود و عشق قدیمی او باردیگر برمی گردد.
دیالوگ ماندگاری از فیلم «پل چوبی» وجود دارد که همچنان در فضای مجازی میچرخد: «روزی که فکر کردی یکی رو از ته دل دوست داری ولش نکن... ممکنه باردیگر تکرار نشه...آدم وقتی تو سن و سال توئه فکر می کنه همیشه براش پیش می یاد... باید ده، پونزده سال بگذره که بفهمی همون یه بار بوده... که حالِت با چیز دیگه ای خوب نمی شه... عشق یعنی حالِت خوب باشه»
۹۰. کاراکتر: حامد آبان/ بازیگر: حامد بهداد
فیلم: «نارنجی پوش» / نویسندگان: داریوش مهرجویی، وحیده محمدی فر/ کارگردان: داریوش مهرجویی
«نارنجی پوش»، داستان تغییر یک عکاس حرفه ای مطبوعات است که بعد از خواندن کتابی در رابطه با فنگ شویی بشدت تحت تأثیر پالایش محیط قرار می گیرد و تلاش می کند با پاکیزه کردن محیط، روح خویش را هم از آلودگی ها پاک کند. همین می شود که لباس نارنجی رفتگران را می پوشد.
این فیلم از آثار متفاوت مهرجویی بود که نشان از دغدغه او به محیط زیست داشت. مهرجویی سال 1391 در گفتگویی با ایسنا اظهار داشته بود: همه جای این مملکت طبیعت زیبایی دارد که بخش عمده ای از آنرا آشغال گرفته است؛ دلم می خواهد «نارنجی پوش» هشدای باشد به مسؤلان محیط زیست که این مملکت را تمیز نگه دارند چون طبیعت ما دارد از بین می رود.»
بیشتر بخوانید:
کارکترهای ماندگار فیلم فجر؛ از «نایی جان» تا «هامون»
کارکترهای ماندگار فیلم فجر؛ از «پری» و «لیلا» تا «حاج کاظم» و «عباس»



1403/10/30
10:16:30
5.0 / 5
35
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۱
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد