یادداشتی از آیت الله علیدوست و پاسخ حجت الاسلام مسعود عالی به آن
نور معرفت: آیت الله علیدوست عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، یادداشتی با عنوان دفاعی عقیم و پرهزینه منتشر نموده بود که حجت الاسلام مسعود عالی از خطبای حوزوی در یادداشتی به این مطلب پاسخ داده است.
به گزارش نور معرفت به نقل از مهر، آیت الله ابوالقاسم علیدوست عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم یادداشتی با عنوان «دفاعی عقیم و پرهزینه» منتشر نموده است. متن این یادداشت به این شرح است:
مدتی است برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، اوضاع حاکم بر حکومت امام علی (علیه السلام) را مطرح و وضع موجود را با حکومت مولا (علیه السلام) مقایسه می کنند! و آخرین آن، حرکتی بود که یکی از سخنرانان در چهارم مردادماه امسال (۱۴۰۲) انجام داد. در گذشته هم طلبه ای جوان بیان کرد که حدود (یا بیش از) ثلث نهج البلاغه، راجع به متخلفان اقتصادی و غیر اقتصادی از کارگزاران حکومت علوی است. دیگری در مشهد مقدس بیان کرد که حدود سی فساد در حکومت امام (علیه السلام) بوده است که امام نتوانسته اند آنها را معالجه کنند. چنان که واعظ دیگری در پاسخ به سوال یکی از اصحاب رسانه که بیان کرد (بدین مضمون): به نظر شما، امام خمینی و رهبران انقلاب ایران تا چه حد در پیاده کردن اهداف خود موفق بوده اند؟ پاسخ داد: من سوال را به شما برمی گردانم و می پرسم: اصولاً پیامبران و پیامبر اسلام (صلی الله مقابل و آله) تا چه پایه موفق بوده اند؟ (استفهام انکاری)
طبیعی است که این حضرات، خودرا موظف به دفاع از عملکردها و وضع موجود دانسته و به گمان خویش، تکلیف خودرا انجام داده اند و از نظام، انقلاب و مسئولان دفاع جانانه کرده اند؛ قهرا در آینده هم شاهد ادامه این حرکت خواهیم بود. و از آن جا که عموم این آقایان، از چهره های انقلابی و از موقعیت قوی در امر تبلیغ برخوردار و صاحب تریبون های حساس اند (و اگر چنین نبود این جانب ورود نمی کردم) حقیر به تجزیه و تحلیل این حرکت می پردازم. حاصل پرداختن به ادله ذیل، چیزی جز اثبات عقیم بودن این نوع دفاع (توهم دفاع) و پرهزینه بودن آن نیست؛ بدین قرار:
۱. آنچه این آقایان بیان می کنند یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد. با پوزش از اطاله نوشته، ناچارم توضیح کوتاهی در این زمینه داشته باشم.
نهج البلاغه شریف – طبق برخی شمارش ها- دارای ۲۴۱ خطبه، ۷۹ کتاب و نامه و ۴۸۰ حکمت است.(مطابق نهج البلاغه فیض الاسلام) در نامه ۲۰، ۴۰، ۴۱، ۴۳، ۴۵ و۷۱ اشاره به تخلف هایی شده است. این احتمال بسیار موجه است که مخاطب نامه ۴۰ و ۴۱ یک نفر (عبیدالله بن عباس) است. چنان که در نامه ۴۳ فقط اشاره به گزارشی مقابل مصقله بن هبیره شیبانی است که با توجیه وی، امام (علیه السلام) دفاع او را می پذیرند. همین طور نامه ۴۵ راجع به عثمان بن حنیف است که کار ناروای او فقط نشستن بر سر سفره ای بود که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غایب بودند. (وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّکَ تُجِیبُ إِلَی طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیُّهُمْ مَدْعُوٌّ)
این جانب هیچ توجیه نیستم که با این وضعیت، با گفته ای که ثلث نهج البلاغه را راجع به برخورد با کارگزاران فاسد می داند، چه برخوردی باید داشت؟!!
حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات، جسیم می کنند؛ از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت آموز حضرت هم بگویند تا معلوم شود بیان ها تا چه پایه ناقص است!! برای نمونه خوانندگان محترم رفتار امام را با ابن هرمه (دعائم الاسلام، ج ۲ ص ۵۳۲) مطالعه کنند تا معلوم شود برخی نقل ها تا چه پایه راست ناقصی است که هیچ کم از خلاف واقع گفتن ندارد.
در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه، توجه کرد. حکومت امام علی (علیه السلام) در طول چهار سال و چند ماه بر سرزمین پهناور اسلام که عراق و ایران قسمتی از آنست بعثت عدالت بود که هیچ گاه – هیچ گاه – نباید رفتاری این چنینی با آن داشت!
نسبت به سخنی که به حدود ۳۰ فساد در زمان حکومت امام علی (علیه السلام) اشاره می کند، باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود. (قد عملت الولاه قبلی أعمالا خالفوا فیها رسول الله صلی الله مقابل وآله…) و حضرت نمی توانستند با سرعت و به آسانی آنها را ریشه کن کنند (وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَی تَرْکِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَی مَوَاضِعِهَا …. لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّی أَبْقَی وَحْدِی….) و این چه ربطی به کژی ها و ناراستی های مورد نظر دارد؟ ضمن اینکه مبنای این گفته، روایتی است که فاقد سند معتبر است؛ هر چند اگر واجد سند معتبر هم بود، برای اثبات مطلب کافی نبود؛ برای اینکه خبر واحد هر چند واجد سند معتبر باشد، برای اثبات غیر احکام شرعی کافی نیست.
سند روایت این است: «علی بن ابراهیم عن ابیه عن حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عثمان [عمر] عن ابان بن ابی عیاش عن سلیم بن قیس اسدی (روضه کافی، ص ۵۸، ح ۲۱) این سند به علت اشتمال بر ابان بن ابی عیاش ضعیف است. البته در روضه کافی از ابان یاد نشده است، لکن مطابق موازین رجال بین ابراهیم بن عثمان [عمر] و سلیم بن قیس، این شخص واسطه در نقل است.
۲. نباید تردید کرد دفاع هایی این چنین، هیچ گاه منتقدِ به وضع موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمی کند؛ بر عکس، چوب حراج بر تراث می زند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است! من نمی دانم آن حضرات در آینده در نیمه شعبان، چگونه می خواهند از حکومت مهدوی بگویند و فریاد زنند که: «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بعد مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؟
۳. اینگونه سخنرانی ها، تامین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تامین خاطر نیستند، بلکه بیش از هر چیز و هر زمان محتاج شنیدن نقدهای منصفانه، خالی از سفیدنمایی ناموجه (و البته به دور از سیاه نمایی) هستند.
۴. دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی ها، خود تحریمی و … راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در این زمینه باید به آن بپردازند.
در پایان تذکری مشفقانه و ناصحانه به این حضرات باید داشت که قدری با احتیاط سخن بگویید و بدون هیچ عایدی و نتیجه، ناخواسته نسل امروز را با حکومتی که بی همتا در عدالت بود، بدبین نسازید.
مخاطبانی هم که این سخنان را می شنوند، نباید این سخنان را جدی بگیرند و نسبت به آنچه باید مدافعش باشند، بدبین شوند.
خوب است کسانی که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش می گیرند، اَبرو را طوری آرایش نکنند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه ای را که بر آن نشسته اند، به دست اره نسپارند!
این روزها دشمنان دوده (علیهم السلام) برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت، نقشه های بسیار پیچیده ای اجرا می کنند؛ در چنین فضایی لازم است هر گاه به دلیلی سخنی از دوده علیهم السلام می گوئیم، مراقب سوء استفاده های احتمالی و قطعی، از گفته هایمان باشیم. سخن گفتن از دوده به هر عنوان ورود به وادی مقدس طُوَی است که باید با احتیاط در آن میدان قدم برداشت! فراموش نکنیم که: *إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا *.
پاسخ حجت الاسلام مسعود عالی به یادداشت «دفاعی عقیم و پرهزینه»
حجت الاسلام مسعود عالی از سخنرانان و خطبای مشهور حوزوی در یادداشت کوتاهی به یادداشت فوق الذکر پاسخ داده است که متن آن به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بجاست برخی بزرگواران که بیشتر دستی در فقه و اصول دارند بهتر با مواضع فکری رهبر بزرگوارمان آشنا گردند تا دوستانی که در میدان مقابله با مفاسد سیاسی و اجتماعی صدایشان بلند است و در مقابل سیاه نمایی ها و بی اعتمادسازی های دشمن امیدآفرینی می کنند را نکوبند و بیشتر کمک بدهند و در میدان باشند.
رهبر عزیزمان در بیاناتشان در جمع علما و روحانیون تبریز (۵ /۵/ ۱۳۷۲) می فرمایند:
این درست است که تا در یک گوشه مختصر نابسامانی به عقیده و سلیقه کسی پیدا شود او ریش بجنباند و بنا کند اعتراض و اشکال کردن؟! تا یک مشکل در اداره ای برایش پیدا شد یا یک مأمور دولتی، چپ نگاهش کرد، یاوه بسراید که حالا هم مثل زمان فلان است؟! این ناشی از نفهمیدن آن چه واقع شده است نیست؟ این ناشی از عدم معرفت نعمت خدا نیست؟ یا خدای نکرده ناشی از انکار نعمت خداست؟ یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها این جفا نیست به این حرکت به این عظمت؟ مگر وقتی حکومت درست شد، صحیح شد، موازین حکومت موازین کاملی شد، در سراسر این حکومت همه کارها درست خواهد بود؟! از کجا چنین چیزی ثابت شده است؟
در زمان امیرالمومنین مقابل الصلاة و السلام که مثال عدل و تقواست، دیگر شما از امیرالمومنین که کسی را عادلتر و با تقواتر سراغ ندارید، مگر حکامی که بر ولایات مسلط بودند و خود امیرالمومنین مقابل الصلاة والسلام فرستاده بود، همه ابوذر و سلمان بودند؟!خیر چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت، مابقی آدم های عوضی بودند.
تاریخ را بردارید نگاه کنید، این تاریخ است یکی از استانداران امیرالمومنین، زیاد ابن ابیه، بر منطقه وسیعی حاکم بود، خیلی از این قبیل در اطراف و اکناف بلاد اسلامی بودند.
امام حسن مجتبی مقابل الصلاه و السلام سردار بزرگ جنگش عبیدالله ابن عباس بود که میدانید چه کار کرد. شبانه رفت با معاویه مذاکره کرد، پول گرفت لشگرگاه خودش را ترک کرد و به معاویه پناهنده شد…در رأس کار چه کسی بود؟ امام حسن مجتبی مقابل الصلاه والسلام
در بیانیه گام دوم هم رهبر بزرگوار به وجود فساد در دولت امام معصوم اشاره کردند و فرمودند نسبت فساد در بین کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با خیلی از کشورهای دیگر و به خصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود بسی کمتر است و بحمدالله مأمورین این نظام غالباً سلامت خودرا نگه داشته اند.
جناب علیدوست می فرمایند: حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات جسیم می کنند از برخورد حضرت هم با امثال ابن هرمه بگویند!...
چه خوب است ایشان هم متوجه برخوردهای نظام در حد اعدام برخی سلطان ها و احکام سنگین برای برخی گردن کلفتها در حد مهدی و فائزه هاشمی، طبری، سیف و.... هم باشند و از آن هم بگویند که نشان از غیر سیستمی بودن فساد در نظام است.
گفته اند: در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه توجه کرد!...
آیا ایشان همچون مصطلح حوزویان که تشبیه از وجهی مقرب و از وجهی مبعّد است، غفلت نکرده اند؟! که وجه شبه در دو حکومت وجود فساد و یا افراد فاسد به طور فی الجمله هست در عین این که باز به علت ریل گذاری صحیح در هر دو حکومت آن مقدار فساد هیچیک از دو حکومت را از اسلامی بودن خارج نمی کند و نباید به صرف دیدن برخی فسادها یا فاسدان فریاد وااسلاما سر داد و حکومت را غیر اسلامی نامید.
می فرمایند: برخی مفاسد (حدود ۳۰ فساد) هیچ ربطی به امام نداشته و میراث حاکمان قبل بوده… و حضرت نمی توانستند با سرعت و به آسانی آنها را ریشه کن کنند...
مگر کسی ادعا کرده فسادهای در زمان حضرت، معاذالله ناشی از عملکرد ایشان بوده؟!! شکی نیست که یا ناشی از حکومت های قبل بوده یا افسادهایی که نفوذی های معاویه در حکمرانی حضرت انجام می دادند که در کتاب الغارات به تعدادی از آنها اشاره شده است.
در زمان ما هم فسادهای درون حاکمیت از حاکم عادل، مؤمنین یا نفس انقلاب نیست. همه یا میراث رژیم طاغوت یا نفوذی ها و غربزده ها یا افراد فرصت طلب است.
پس شما هم پذیرفته اید که به هر علت فی الجمله در حکومت حضرت فسادهایی بوده که نمی شد با آنها به سرعت مقابله نمود. سخن دوستان هم همین است.
بعد هم بحث سندی درباره ی یک روایت کرده اند و کتب تاریخ که پر است از مواردی از فسادهای موردی در محدوده حکومتی حضرت امیر مقابل السلام را نادیده گرفته اند (که در بیانات فوق الذکر رهبری هم به کتب تاریخی استناد شده بود و سفارش ایشان هم به خواندن تاریخ بود.)
در هرحال بجاست ایشان متوجه روح مطالب دوستان انقلابی که در مقابل انبوه سیاه نمایی و اعتماد زدایی، امید آفرینی می کنند و حرفشان هم بیشتر با محتوای کلام رهبر بزرگوار همخوانی دارد، باشند و با تعابیر: "عقیم بودن و خلاف واقع و راست ناقص و کم از کذب ناموجه بودن"، آنها را متهم نسازند. انّ السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا
منبع: nooremarefat.ir
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب