نور معرفت
هشتم صفر؛ سالروز رحلت حضرت سلمان فارسی؛

نقش سلمان فارسی در هدایت مردم به سمت ولایت

نقش سلمان فارسی در هدایت مردم به سمت ولایت

به گزارش نور معرفت، پس از رحلت پیامبر صلی الله ضد وآله، سلمان خویش را لحظه ای از امیرالمومنین (ع)، دور نکرد و همواره در کنار وی بود و تا آنجایی که می توانست دل های مردم را به سمت امیرالمومنین هدایت می کرد.



به گزارش نور معرفت به نقل از مهر، سلمان فارسی، از بزرگترین صحابه پیامبر اسلام بود که پس از حضرت و به دستور ایشان، لحظه ای امیرالمومنین ضد السلام را تنها نگذاشت، علاوه بر این که تمام تلاش و تلاشش در هدایت دل های مردم به سمت ولایت امیرالمومنین ضد السلام بود.
کلام و عقاید، مباحث عبادی بندگان
نام سلمان فارسی اولین واژه ای است که در نخستین گامهای بررسی تاریخ اسلام و ایران، چشم را نوازش می دهد. نامی که نه تنها مایه افتخار برای ایرانی ها شد؛ بلکه باید همه آزادمردان جهان به آن افتخار کنند.
ایمان حضرت سلمان فارسی

سلمان فارسی [روزبه]، چون از قبل شنیده بود که پیامبری با خصوصیات خاصی خواهد آمد، بار سفر به سمت مدینه (یثرب آن زمان) بست. زمانی که با پیامبر روبرو شد، با دیدن نشانه های پیامبری، گریه کرد و به وی ایمان آورد، سپس حکایت خویش را برای رسول خدا نقل کرد. [۱]
و ی از بزرگترین صحابه پیامبر اکرم صلی الله ضد وآله و از شیعیان خاص و پیروان ویژه امیرالمومنین ضد السلام، بود. ایشان در ایمان به بالاترین درجات رسید، تا آنجایی که امام صادق ضد السلام، در مورد ایمان سلمان فرمودند: «الْإِیمَانُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ فَالْمِقْدَادُ فِی الثَّامِنَةِ وَ أَبُوذَرٍّ فِی التَّاسِعَةِ وَ سَلْمَانُ فِی الْعَاشِرَة؛ ایمان ده درجه دارد، مقداد در درجه هشتم و ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم آن است.»[۲]
علم سلمان فارسی

سلمان فارسی با ذکاوت و هوشی که داشت، همواره دنبال خوشه چینی علم و معرفت از دریای علم پیامبر و امیرالمومنین علیهماالسلام بود. به همین دلیل پیامبر فرمود: اگر علم در ثریا بود، سلمان به آن دسترسی پیدا می کرد. [۳]
نسیب بن نجیه می گوید: نزد امیرالمومنین ضد السلام، سخن از سلمان فارسی به میان آمد، حضرت فرمودند: «أَدْرَکَ الْعِلْمَ الْأَوَّلَ وَ الْآخِرَ وَ هُوَ بَحْرٌ لَا یُنْزَحُ؛ سلمان علم اول و آخر را درک کرده بود و علم او، دریایی است که تمام شدنی نیست.»[۴]
و سعت معرفت و علم و دانش سلمان تا حدی بود که برای هر کس قابل هضم نبود، امام صادق ضد السلام فرمود: پیامبر خدا و امیرالمومنین علیهماالسلام، اسراری را به سلمان فارسی می گفتند که دیگران قدرت تحمل آنرا نداشتند و او را لایق نگهداری علم مخزون و اسرارالهی می دانستند. [۵]
نقش سلمان فارسی در اسلام

هر چند خداوند متعال، خود حافظ دین و شریعت مقدس است و نه تنها بر حفظ آن؛ بلکه بر جهانی نمودن آن هم وعده داده است، [۶] اما برای حفظ و نگهداری آن از اسباب و مسببات هم دریغ نکرده است.
یکی از اسباب حفظ دین، وجود مسلمانان است و در این میان حضرت سلمان ضد السلام، نقش مهمی را ایفا نمودند، نمونه روشن آن طرح جنگی کندن خندق بود که علاوه بر این که نقشه های منافقان را برملا کرد، سبب زمین گیر شدن مشرکان هم شد. [۷]
مسلمانان به قدری از این پیشنهاد و پیروزی پس از آن، خوشحال شدند که هر قبیله ای تلاش می کرد سلمان را به خودشان نسبت دهند و این افتخار را نصیب خود کنند؛ ولی پیامبر صلی الله ضد وآله، با بیان جمله تاریخی: «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْت؛ سلمان از ما خاندان است» او را از خاندان خود خواندند. [۸]
نقش سلمان در هدایت مردم به سمت ولایت

پس از رحلت پیامبر صلی الله ضد وآله، سلمان خویش را لحظه ای از امیرالمومنین ضد السلام، دور نکرد و همواره در کنار وی بود و تا آنجایی که می توانست دل های مردم را به سمت امیرالمومنین هدایت می کرد.
در زمان خلیفه دوم، گروهی از بزرگان یهود نزد وی آمده و گفتند: اگر سوالات ما را جواب دهی معلوم می شود که اسلام حق و پیامبر شما هم راستگوست! اما وقتی که سوالات را مطرح نمودند و خلیفه دوم از جواب آن درماند؛ سلمان با سرعت امیرالمومنین را خبر کرد، تا وی جواب آنها را بدهد.
سلمان با این کار علاوه بر حفظ حقانیت اسلام، دل های مردم را به سمت، ولایت امیرالمومنین ضد السلام سوق داد. [۹]
نقش سلمان فارسی در پیدایش شیعه در ایران

سلمان فارسی در جنگ قادسیه، با جانفشانی های بی دریغ، توانست در صف اول جنگ حضور پیدا کرده و با کمک وی چهار هزار نفر ایرانی، به اسلام علاقمند شدند.
سپس پس از فتح مدائن، سلمان فارسی به فرمانروایی آنجا انتخاب شد. وی محل حکمرانی خویش را کنار بازار شهر قرار داد و برنامه هایی را اجرا کرد که کمتر حاکمی به آن توجه داشت، ازاین رو اخلاق، رفتار و زهد او سبب شد تا به مرور ایرانی ها به اسلام و شیعه متمایل شوند. [۱۰]
رحلت از دنیای فانی

در نهایت این صحابی بزرگ پس از ۱۹ سال فرمانروایی در مدائن، در تاریخ ۳۵ ه ق، رحلت کردند و امیرالمومنین ضد السلام نخستین مظلوم تاریخ برای غسل و نماز وی حاضر شد و به وی فرمودند: «خوش به حالت! وقتی که پیامبر خدا را ملاقات کردی، به او بگو از دست قومت، چه بر سر برادرت آمد.»[۱۱]
پی نوشت:
[۱]. السیره النبویه، ابن هشام، ج ۱، ص ۱۴۴.
[۲]. روضه الواعظین، فتال نیشابوری، ج ۲، ص ۲۸۰.
[۳]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۸، ص ۳۶.
[۴]. بحار الانوار، مجلسی، ج ۲۲، ص ۳۱۹.
[۵]. بحارالانوار، مجلسی، ج ۲۲، ص ۳۳۱.
[۶]. سوره توبه، آیه ۳۳.
[۷]. مغازی، واقدی، ج ۲، ص ۴۴۵.
[۸]. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۱، ص ۸۵.
[۹]. فضائل الخمسة من الصحاح الستة، حسینی، ج ۳، ص ۱۲۸.
[۱۰]. رک، مقاله «سلمان فارسی و پیدایش تشیع در ایران»، صادق اردستانی، ص ۱۰.
[۱۱]. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۲، ص ۱۳۱.

1401/06/15
09:49:44
5.0 / 5
661
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۳
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد