پژوهشگر تاریخ معاصر :
پیروزی انقلاب نشان داد، اسلام ظرفیت مبارزه با امپریالیسم را دارد
به گزارش نور معرفت مسعود رضایی اظهار داشت: پیروزی انقلاب به رهبری امام خمینی (ره) نشان داد اسلام ظرفیت مبارزه با امپریالیسم را دارد، این رویداد سبب شد نگاه دنیا به اسلام تغییر کند و نگاه جدیدی شکل بگیرد.
خبرگزاری مهر - گروه دین و آیین- زینب حسینی روش: انقلاب اسلامی ایران، نهضتی بیدارگرانه است که بی گمان در بیداری خیلی از نهضت های اسلامی و جنبش های دینی، اصلی ترین و اصیل ترین نقش را در دهه های اخیر ایفا کرده است. تنها انقلاب حقیقی دینی که بر مبنای اندیشه ها و آموزه های اسلام ناب محمدی شکل گرفت. از این رو، انقلاب اسلامی ایران را نمی توان با انقلاب های مدرن سنجید، چونکه از لِحاظ مبادی و غایات نظری و هم ماهیت عملی خود بی بدیل است. تاثیر انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان، از مهم ترین موضوع هایی است که امروزه، بیشتر از پیش، در کانون توجه قرار دارد و با گذر از مرزهای مدرنیته، به الگویی مانا و پویا، با صبغه و وجهه دینی -معنوی، تبدیل گشته و به جان و نهاد انسانِ گم شده دوران مدرن پیوند خورده است. بر همین مبنا با مسعود رضایی پژوهشگر تاریخ معاصر به گفتگو پرداختیم تا تاثیر انقلاب اسلامی بر گسترش روح و فرهنگ دینی در جهان را واکاوی نماییم که حاصل آنرا در ادامه می خوانید:
*ابتدا از شکل گیری و ماهیت انقلاب اسلامی بفرمائید؟
پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ رویدادی استثنایی و بسیار قابل توجه بود به این علت که در دنیای آن روز دو قطب عمده وجود داشت که جهان را به لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اعتقادی بین خود تقسیم کرده بودند. یکی از این دو قطب، قطب سرمایه داری و دنیای غرب و دیگری قطب کمونیستی، سوسیالیستی و دنیای شرق بود. این دو قدرت جهانی با یکدیگر در عرصه های مختلف همچون عرصه فرهنگی و عقیدتی، جنگ و رقابت بسیار گسترده و شدیدی داشتند. هر کدام از آنها تلاش می کردند بخش های بیشتری از جوامع بشری را تحت سلطه و نفوذ فکری خود بگیرند.
در چنین شرایطی خیزش هایی در جهان مقابل سلطه گری دنیای غرب صورت می گرفت و تفکرات کمونیستی مارکسیستی توانسته بود بعنوان یک تفکر مبارز ضد دنیای سرمایه داری و غرب در میان برخی جوامع نفوذ پیدا کند. این اتفاق در مناطق مختلف دنیا همچون آمریکای لاتین، اروپای شرقی، خاورمیانه، آفریقا و بخش هایی از آسیا رخ داده بود. دو کشور شوروی و چین هم دارای تفکرات مارکسیستی بودند. تفکرات مارکسیستی در میان جنبش های آزادی بخش، حرکت های ملی ضد استعماری و ملت هایی که می خواستند خویش را از زیر سلطه آمریکا و غرب نجات بدهند به شدت نفوذ کرده بود.
ایران هم از این اتفاق مستثنی نبود. نخستین حزب کمونیست در ایران در سال ۱۲۹۹ رسماً افتتاح شد و تفکرات مارکسیستی از آن زمان با شدت بیشتری وارد ایران شد. با تشکیل حزب توده در سال ۱۳۲۰ مرکزی برای توسعه و ترویج تفکرات مارکسیستی در کشور به وجود آمد.
در آن دوران معمولا توقع از انقلاب ها این بود که در قالب تفکرات مارکسیستی به پیروزی برسند، اما در ایران نهضت امام خمینی (ره) بر مبنای و مبنای دین در سال ۴۱ شروع شد و حرکت جدیدی را در جامعه اسلامی آن برهه به جریان انداخت
انقلاب اسلامی ایران از این جهت پدیده ای نو، قابل توجه و استثنایی بود. در آن دوران معمولا توقع از انقلاب ها این بود که در قالب تفکرات مارکسیستی به پیروزی برسند، اما در ایران نهضت امام خمینی (ره) بر مبنای و مبنای دین در سال ۴۱ شروع شد و حرکت جدیدی را در جامعه اسلامی آن برهه به جریان انداخت.
در دوران شکل گیری انقلاب اسلامی متن جامعه ایران مسلمان مذهبی و اکثریت شیعه بودند اما وضعیت بگونه ای بود که تفکر و نگرش انقلابی در بین مردم آنگونه که باید و شاید وجود نداشت. رژیم پهلوی هم پس از کودتای سال ۱۳۳۲ از استقامت نسبتاً خوبی برخوردار شده بود و حمایت آمریکا را از خود داشت، ظاهر شرایط این گونه بود که مسیر برای تسلط کامل شاه و آمریکا بر کشور و جامعه ایران کاملاً هموار است.
امام خمینی (ره) با اشراف کامل بر شرایط زمان و با علم بر این که برنامه ها و سیاست های آمریکا و انگلیس در ایران کاملاً به دست رژیم پهلوی در حال اجرا می باشد، حرکت خویش را برای پیشگیری از تعمیق و تسلط سیاست های غربی در کشور شروع کردند. در آن زمان بسیار از بزرگان و مردم تصور نمی کردند انقلاب امام به پیروزی برسد و احساس شان این بود که آمریکا و رژیم پهلوی آنقدر مستحکم هستند که به راحتی می توانند حرکت امام را سرکوب کنند. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با سرکوب خونین قیام مردمی در پشتیبانی از حضرت امام، رژیم پهلوی نشان داد که با هر گونه حرکت مخالف خود و معترض به آمریکا و غرب برخورد خشونت آمیزی خواهد داشت. در ادامه همین مسیر هم هنگامی که در آبان ۱۳۴۳ حضرت امام در مقابل لایحه کاپیتولاسیون ایستادند، با تبعید ایشان عزم خویش را برای استمرار پیوند وابستگی با آمریکا نشان داد. در این شرایط به نظر می رسید کار نهضتی که حضرت امام شروع کرده اند به نقطه آخر رسیده و همه امور کاملاً در اختیار آمریکا و رژیم پهلوی است.
آمریکا و دنیای غرب در پشتیبانی از شاه، علاوه بر مسائل سیاسی و اقتصادی، در حوزه فرهنگی هم با هدف دین زدایی و اسلام زدایی به شدت فعال بودند. البته در بخشی از اقشار هم به موفقیت دست پیدا کرده و توانسته بودند بعضی از مردم را به سمت این گونه تفکرات، رفتارها و آداب و رسوم غربی و ضد اسلامی سوق بدهند. اما با افزایش تحرکات ضد اسلامی رژیم پهلوی در ایران، احساسات دینی مردم ایران را بشدت تحریک کرد و این احساس در آنها شدت گرفت که رژیم پهلوی به دنبال ستیز با اسلام است. همین مساله سبب شد اقشار بسیار وسیعی از مردم احساس تقابل با نظام را پیدا کنند و این زمینه ذهنی، شرایط خوبی را برای بسط و گسترش تفکرات انقلابی امام (ره) به وجود آورد. یعنی در حالیکه رژیم پهلوی تصور می کرد با تحرکات ضداسلامی خود درحال از بین بردن آخرین ریشه های دین و قیام انقلابی در میان مردم است، یک حرکت معکوس در جامعه آغاز به رشد و گسترش کرد.
در چنین وضعیتی رفتارهای سیاسی و اقتصادی رژیم پلهوی و وابستگی شدید این رژیم به غربی ها مزید بر علت شد. مردم از این مساله ناراحت بودند که رژیم حاکم بر ایران که ادعای قدرت و بزرگی در منطقه خاورمیانه دارد نوکر آمریکا است. این احساس مردم بخصوص جوانان و دانشجویان را رنج می داد. اوضاع به همین منوال ادامه پیدا کرد تا سال ۱۳۵۶ که اوج سیاست های ضد اسلامی رژیم پهلوی و اوج وابستگی این رژیم به آمریکا بود. در چنین وضعیتی رژیم پهلوی با معضلات و مشکلات اقتصادی، افزایش نرخ تورم و قیمت ها و فشار اقتصادی بر مردم مواجه گردید. همه این شرایط دست به دست هم داد و زمینه برای جوشش تفکر انقلابی امام (ره) در میان مردم مهیا شد. تفکر انقلابی امام راحل بر این اساس بود که ما می توانیم با تمسک به اسلام، نظامی مستقل و غیر وابسته به آمریکا را تشکیل دهیم و در عین حال در زمینه های اقتصادی، نظامی و فرهنگی به پیشرفت و توسعه مستقل از استکبار و امپریالیسم دست یابیم. اوج گیری این تفکر انقلابی امام راحل در جامعه بود که نهایتا به پیروزی انقلاب اسلامی منجر گردید.
*دین در این دوران در خیلی از جوامع، منزوی و یا به صورت مراسم و اعمال عبادی فردی مطرح بود؛ چونکه نظریهی سکولاریسم که بر جدایی دین از سیاست تاکید داشت، دین را از زندگی کنار زده بود. در نظام های کمونیستی هم دین افیون ملت ها خوانده می شد؛ اما مردم ایران با این تفکر که بر اساس اسلام میتوان به وضعیت بهتری در تمامی زمینه ها دست پیدا کرد، انقلاب را به ثمر رساندند و یک رژیم کاملاً وابسته به آمریکا را که تصور می کرد در اوج قدرت است از کار برکنار کرده و نظامی انقلابی و اسلامی در کشور برپا کردند؛ بفرمائید این انقلاب اسلامی چه تاثیر و نقشی در نگاه جهان به دین داشت؟
با پیروزی انقلاب اسلامی بود که چشم دنیا به این اتفاق خیره ماند و برای جهانیان جای سوال بود اسلامی که به نظر می رسید مجموعه ای از آداب و رسوم شخصی باشد چگونه می تواند چنین حرکت قابل ملاحظه ای را انجام بدهد و پایگاه کاملاً استراتژیک آمریکا و دنیای غرب در خاورمیانه را به تسخیر خود درآورد؟
در آن دوران تحلیل های بسیار زیادی در شناخت ظرفیت انقلابی اسلام صورت گرفت و انقلاب اسلامی ایران مورد توجه همه دنیا بخصوص ملت ها و کشورهای اسلامی قرار گرفت. در همان زمان در کشورهای اسلامی حرکت های انقلابی برای مبارزه با امپریالیسم آمریکا وجود داشت، در منطقه خاورمیانه جنگ با اسرائیل و حرکت های مسلحانه مطرح بود اما عمده این حرکت ها تحت نفوذ تفکرات مارکسیستی بودند. حتی در سازمان آزادی بخش فلسطین عمده گرایش ها و تفکرات متعلق به این گونه تفکرات بود. در کشورهای مختلف خاورمیانه مانند مصر، سوریه و عراق که در راه مبارزه با آمریکا بودند باز هم تفکرات سوسیالیستی و مارکسیستی بسیار شدیدی وجود داشت. با اینکه نام این کشورها اسلامی بود اما اثری از اسلام بعنوان یک تفکر انقلابی و ایدئولوژی که می تواند به مبارزه با امپریالیسم بپردازد و آنرا منکوب کند، وجود نداشت.
پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) که شخصیتی کاملاً مذهبی و دینی بود، توجهات تمامی متفکران دنیای شرق و غرب را بخود جلب کرد. به این علت که آنها مشاهده نمودند اتفاقی بسیار مهم بر اساس دین اسلام و بخصوص مذهب تشیع رخ داده است. باید این اتفاق مهم را تجزیه و تحلیل می کردند تا بفهمند اجزای این تفکر چیست و چگونه توانسته است ملت بزرگی را که تحت شدیدترین سلطه سیاسی، نظامی و فرهنگی بود از زیر بار چنین سلطه ای آزاد کند. نگاهی به سیر مقالات و کتاب های دهه هشتاد میلادی نشان داده است که به یک باره اوج قابل ملاحظه ای از مطالب به دنبال تبیین و تشریح انقلاب اسلامی توسط نویسندگان غربی و شرقی و متعلق به تفکرات مختلف به نگارش درآمده است.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران این پیام را به ملت های مسلمان و غیر مسلمان داد که در دنیای امروز غیر از مارکسیسم، تفکر، ایدئولوژی و راهکار دیگری هم برای مبارزه با آمریکا وجود دارد و آن اسلام است، اسلامی که امتحان موفقی در این حوزه داده است.
*این اتفاق چه تأثیری بر رویکرد دینی جهانی داشت؟
اگر سال ها در آمریکای لاتین بر اساس تفکرات مارکسیستی با آمریکا مبارزه می کردند یا در خاورمیانه بر اساس تفکرات سوسیالیستی به مبارزه با اسرائیل می پرداختند و به موفقیت نمی رسیدند، پیروزی انقلاب اسلامی به دنیا نشان داد در ایران مردم بر اساس اعتقادات، اصول و مبانی اسلامی حرکت انقلابی خویش را آغاز کردند و قوی ترین پایگاه آمریکا در منطقه را از دست آمریکا درآوردند و حاکمیت مستقلانه خویش را بر کشورشان ایجاد کردند. انقلاب اسلامی ایران نمونه یک حرکت انقلابی موفق بود.
هر جای دنیا که اتفاق موفقی در هر زمینه ای رخ بدهد چشم دیگر ملت ها به سمت آن جلب می شود. برای مثال اگر کشوری در یک دهه پیشرفت جدی در حوزه اقتصادی داشته باشد ملت های دیگر متوجه آن شده و آن موفقیت را از جهات مختلف مورد بررسی قرار می دهند تا علت موفقیت را کشف کنند، در مورد آن تحقیق می کنند و کتاب می نویسند. ازاین رو موفقیت های بزرگ، نظر نخبگان و ملت ها را به خود جلب می کند و به صورت یک الگو برای آنها درمی آید.
اگر سال ها در آمریکای لاتین بر اساس تفکرات مارکسیستی با آمریکا مبارزه می کردند یا در خاورمیانه بر اساس تفکرات سوسیالیستی به مبارزه با اسرائیل می پرداختند و به موفقیت نمی رسیدند، پیروزی انقلاب اسلامی به دنیا نشان داد در ایران مردم بر اساس اعتقادات، اصول و مبانی اسلامی حرکت انقلابی خویش را آغاز کردند و قوی ترین پایگاه آمریکا در منطقه را از دست آمریکا درآوردند
ایران تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و از کودتای ۱۲۹۹ که رژیم پهلوی بر اساس سیاست های انگلیس روی کار آمد تا سال ۱۳۵۷ کاملاً و صددرصد در اختیار دنیای غرب بود. از زمانی که انقلاب سوسیالیستی در سال ۱۹۱۷ در شوروی به ثمر رسید، ایران بعنوان یکی از حلقه های بسیار مهم دیوار آهنین در مقابل نفوذ سوسیالیسم و مارکسیسم به سرزمین های جنوبی از جانب غربی ها در نظر گرفته شد. آمریکایی ها از سال ۱۳۳۲ به بعد بر نفت و امور نظامی ایران هم مسلط شدند و ایران تبدیل به مهم ترین پایگاه آمریکا در منطقه شد. آمریکایی ها در سال ۱۹۷۹ در اوج جنگ سرد با شوروی قرار داشتند. اهمیت ایران برای آمریکا در آن دوران را باید بخوبی در نظر داشت. ایرانی کشوری بی اهمیت برای آمریکا نبود به صورتی که میتوان گفت ایران یکی از ایالت های آمریکا محسوب می شد. با عنایت به همه شرایطی که در آن زمان بود چنین پایگاهی با انقلاب اسلامی از دست آمریکا خارج شد، طبیعی است که همه نخبگان دنیا و منطقه درباره این قضیه صحبت کنند.
از آنجاییکه کشورهای منطقه یا وابسته به آمریکا بودند یا وابسته به شوروی، امواج انقلاب اسلامی در این کشورها بسیار شدید بود. انقلاب اسلامی باعث شد تفکرات استقلال طلبانه در این کشورها اوج پیدا کند، تفکراتی که این دفعه بر اساس اصول مارکسیستی نبود بلکه الگوی جدید و موفقی بود بر اساس اصول اسلام. ازاین رو گرایش به سمت اسلام نه تنها بعنوان یک دین شخصی بلکه بعنوان دینی اجتماعی، سیاسی، انقلابی و ضد امپریالیستی در دنیا و بخصوص منطقه عنوان شد. بر خلاف آنچه تا آن زمان درباره اسلام تصور می شد، مشخص شد ظرفیت های بسیار گسترده ای در دین اسلام وجود دارد. در آن زمان ظرفیت مبارزه با امپریالیسم به طور عمده در تفکرات مارکسیستی دیده می شد و می گفتند اگر می خواهید با امپریالیسم مبارزه کنید یک راه بیشتر ندارد و آن این است که مارکسیست شوید.
اتفاقی که در سال ۱۳۵۴ در سازمان مجاهدین خلق افتاد هم بر مبنای چنین تفکری بود. سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ بر اساس تفکرات اسلامی با هدف مبارزه با سلطه آمریکا در ایران و سرنگون کردن رژیم وابسته پهلوی بنیان گذاشته شد. آنها مبارزه خویش را به صورت مسلحانه آغاز کردند، مدتی هم در این راه پیش رفتند اما پس از آنکه در سال ۱۳۵۰ این سازمان توسط ساواک کشف شد و اعضای اولیه آن اعدام شدند آرام آرام این فکر در آنها به وجود آمد که اسلام ظرفیت مبارزه با امپریالیسم و آمریکا را ندارد و به همین خاطر به سمت الگوی جایگزین یعنی مارکسیسم رفتند و در سال ۱۳۴۵ رسماً تغییر ایدئولوژی دادند و مبارزات خویش را در راه جدید ادامه دادند و البته به هیچ جا هم نرسیدند.
پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نشان داد اسلام ظرفیت مبارزه با امپریالیسم را دارد. انقلاب اسلامی توانست بزرگترین، قوی ترین و مهم ترین پایگاه آمریکا در منطقه را به تصرف خود درآورد. پیروزی انقلاب نشان داد در اسلام علم مبارزه، انگیزه و روش های مبارزه وجود دارد و رهبری اسلامی، یک رهبری توانمند در برخورد با نظام سلطه جهانی است. انقلاب اسلامی ایران نگاه به اسلام در دنیا را تغییر داد و باعث شد نگاه جدیدی شکل بگیرد.
نظام اسلامی ایران پس از انقلاب هم تحت شدیدترین فشارها از جانب آمریکا و متحدانش قرار گرفت. در مدت ده سال اول از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۶۸ آمریکا و شوروی کمونیستی باآنکه اختلافات فراوان و جدی با یکدیگر داشتند اما در یک مورد کاملاً با هم متحد عمل می کردند و آن فشار آوردن حداکثری به ایران بود که این کار به شیوه های مختلف و ازجمله از راه صدام و رژیم بعثی عراق صورت می گرفت. مقاومت نظام اسلامی در وقایع بعد از پیروزی انقلاب اهمیت ویژه ای دارد و نشان داد تفکرات و انگیزه های اسلامی نه تنها در راه مبارزه و پیروزی به کار می آید بلکه در راه استمرار انقلاب و مقاومت در مقابل فشارهای بسیار شدید امپریالیست ها هم کارآمد است.
صیانت از اسلام به دو عامل مهم بستگی دارد؛ عامل اول بحث کارآمدی نظام است که به عملکرد مسئولین برمی گردد و عامل دوم جهاد فرهنگی در مقابل تهاجم فرهنگی است که باید نخبگان فکری و فرهنگی در این حوزه جلودار باشند
اگر ملت ایران در دوران جنگ تحمیلی توانست در مقابل فشار فوق العاده سنگین نظامی و اقتصادی مقاومت کند و به پیروزی برسد جز این نبود که بر اساس تفکرات اسلامی حرکت می کرد. انگیزه های اسلامی در طول سالهای بعد از انقلاب، در واقع منشأ نیروی مقاومت ملت ایران در مقابل سلطه گران بین المللی بوده و هست. این مساله را غربی ها بخصوص آمریکا به خوبی فهمیدند و به این نتیجه رسیدند که شکستن نیروی مقاومت ملت ایران جز با تهاجم فرهنگی میسر نیست. دشمنان خوب فهمیدند که تا این سرمایه فرهنگی و عقیدتی وجود دارد، تهاجم نظامی به جایی نخواهد رسید ازاین رو به این نتیجه رسیدند که باید فرهنگ و اعتقادات مردم ایران را مورد تهاجم قرار بدهند و از این نتیجه در کشورهای دیگر هم استفاده کردند. دشمنان تلاش کردند در تفکرات ملت های مسلمان نفوذ کرده و آنرا تضعیف و تحریف کنند و از شکل گیری یک نیروی انقلابی قدرتمند در میان ملت ها جلوگیری نمایند.
نظام اسلامی و ملت ایران قدرت خویش را درتمامی زمینه ها از اسلام گرفته و می گیرد. ازاین رو این مساله همواره باید مورد توجه قرار بگیرد که این سرمایه اسلام و عقاید اسلامی از جهاتی می تواند صدمه پذیر باشد و یکی از مهم ترین این جهات عملکرد مسئولین است. برخی عملکردهای بد و نامناسب مسئولین، بروز فسادها و هر آنچه باعث وارد آمدن لطمه به مردم و منافع عمومی می شود، خواسته یا ناخواسته به پای اسلام گذاشته می شود و آثار سوئی بر افکار عمومی خواهد داشت. ازاین رو مسئولین باید بسیار دقت داشته باشند و بهترین روش ها و سیاست ها را در پیش بگیرند و مراقب باشند از طرف بد عمل کردن آنها صدمه ای به اعتقادات اسلامی و دینی جامعه وارد نشود.
مسئله دیگری که می تواند به فرهنگ اسلامی کشور صدمه وارد کند، تهاجم فرهنگی است. شکی نیست که دنیای استکبار، الحاد و سلطه گران بین المللی تمام ظرفیت خویش را برای ضربه زدن به اعتقادات اسلامی مردم ایران به کار گرفته اند و از تمامی روش ها و ابزارها در این راه استفاده می نمایند. امروز شدیدترین و جدی ترین عرصه جنگ آمریکا و متحدانش ضد ایران، عرصه جنگ فرهنگی است. بخصوص با وجود ابزارهایی مانند شبکه های اجتماعی و فضای مجازی که امروزه در دسترس همگان است، با بیشترین قدرت درحال تهاجم هستند. در چنین شرایطی مردم هم باید هوشیار بوده و نسبت به این تهاچم فرهنگی، تبلیغات مسموم، دروغ ها و جعلیات آگاهی داشته باشند. اقشار نخبه جامعه هم وظیفه دارند در مقام تبیین مسائل جامعه برآمده و همان گونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند باید جهاد تبیین در کشور راه بیفتد.
بنابراین صیانت از اسلام به دو عامل مهم بستگی دارد؛ عامل اول بحث کارآمدی نظام است که به عملکرد مسئولین برمی گردد و عامل دوم جهاد فرهنگی در مقابل تهاجم فرهنگی است که باید نخبگان فکری و فرهنگی در این حوزه جلودار باشند.
منبع: نور معرفت
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب